نا خوش

سایه ای بی همراه
در خیابانی سرد
بوسه ای بر سیگار
روزگاری نامرد

پرسه ای بی پایان
در شبی گندیده
دستِ سردی راهِ
خانه را دزدیده

خاطراتی از عشق
در سرش می چرخید
اسمانی بی نور
بر سرش می چر خید

خانه ای رو در رو
اتفاقی ساده
کشفِ حسّی نو با
پرده ای افتاده

می تراشد موی ها
از زمانه شاکی
می رود سربازی
با لباسی خاکی

باز بر میگردد
با امیدی در دل
کوچه نور افشانیست
می شود ساکش ول

“خاطراتی از عشق
در سرش میچرخند
صد چراغه رنگی
بر سرش می چرخند”

——————

تقدیم به تمام سربازان عزیز

مخصوصا دوست خوبم سید حامد سید کریمی

.

https://www.academytaraneh.com/5420کپی شد!
2046
۱۵۲

  • gelauol2005 درود ها و آفرین ، کاری که قوی باشه جای خودش رو در دل مخاطب ها به راحتی باز میکنه و کسی نمیتونه حتی اگر بخاد ایراد بیخودی ازش بگیره مانند همین کارت که خوندنش لذت رو به همراه میاره و شاید مخاطب رو مجاب میکنه که چندین بار از اول بخونه ، روایی بودن این اثر در تاثیر گذاریش نقش بسزایی بازی میکنه احسنت بر تو ، فقط یه نکته به نظرم رسید " می تراشد موی ها " شاید اگر " می تراشد موی را " مناسب تره از دید بنده ، در کل یکی از کارهای خوبت بود و چیزی کم نداشت ، تابنده بمانی
    • حامد تقی خواه سلام احسان درباره این موی ها و موی را پایینتر صحبت زیاد شد ک خوندنش خالی از لطف نیس و حقیقتا خودم ابتدا به موی را مجاب شدم اما خب با چند نفر از دوستان ک مشورت داشتم موی ها هم بی ایراد دونستن همونطور ک میگیم فلانی پاشو برو موهاتو بزن ،
  • آرزوبیرانوند Mahshar666 ساقیا در سایت‌های شعر بنگر ناب را... گاو در خنیاگری ساینده اعصاب را... وان کلاغان به صد رنگ و ریا نقشینه پر... از خم آن رنگرز، ملحقّی کذاب را... تا که طبع شاعری بر نعت این بی‌مایه است... می‌کند پژمرده طبع جمله‌ی اصحاب را.... وای بر ما کو کشد  کباده شعر و ادب... گوییا از دمبِ خر جوییم جعد و تاب را... دزدِ لاهیجی ببین گردیده اینجا مدعی.... محتسب را بین بغل کرده عروس خواب را... وای بر روزی که دزدان ادب پرمدعا.... متهم سازند از رشک و حسد احباب را.... وان جمیله جای رقص و ناز در دارالطرب..... عرضه می‌دارد به جای شعر خود اسباب را.... شیخ سید هادی آن مزدور بی جاه و هنر.... گشته نقاد و فنا داده است بند و آب را... روزگاری بس سیاه و بس گدا پرور شده است.... حسرت شهزادگی بین دختر زهتاب را.... آسمان مُلک دارا رنگ خاکستر گرفت... قیرگون شد ساحت خورشید و هم مهتاب را.... الغرض تا این بساط لوطی و انتر بپاست.... جای جامِ می فروشد شیشه قنداب را.... غافلان بر طبل مدح خویش کوبند و خوشند.... ترک باید کرد زود این حلقه‌ی اذناب را.... مخاطبین ساکوتی پاچه بگیر،محمدی مدعی الادبیات،و بانو جمیله چطوره دایره لغاتم استاد؟
    • حامد تقی خواه اگر روی شعرت تعصب داری بزار لای دفتر شعرت تو گنجه بمونه اما وقتی منتشر کردی هر قضاوتی رو به جون بخر و کلا سخت نگیر ک سخت نگذره
      • آرزوبیرانوند Mahshar666 هرگز تعصب ندارم و خودتون دیدید که من زیر اون یکی شعرم ازتون خواستم نقدم کنید،من از شما عذر میخوام اگر ناراحتتون کردم،من واقعا از اینکه ایراداتم گرفته بشه خیلی خوشحال میشم اکثر شعرهام رو هم توی سایت نقد شعر ابتدا ارسال میکنم تا ایراداتم رو بهم گوشزد کنن.از شماهم ممنونم از بزرگواریتون🌷🌷🌷🌷
    • حامد تقی خواه خودم رو نمیگم من ک چه خوشت بیاد چ نیاد نقدت میکنم بیشتر منظورم اینه اونهایی ک برای خودنمایی میاد ایراد بنی اسرائیلی میگیرن رو هم باید به جون خرید
  • آرزوبیرانوند Mahshar666 ساقیا در سایت‌های شعر بنگر پاک را... گاو در خنیاگری ساینده اعصاب را... وان کلاغان به صد رنگ و ریا نقشینه پر... از خم آن رنگرز، عسگری کذاب را... تا که طبع شاعری بر نعت این بی‌مایه است... می‌کند پژمرده طبع جمله‌ی اصحاب را.... وای بر ما کو کشد  کباده شعر و ادب... گوییا از دمبِ خر جوییم جعد و تاب را... دزدِ لاهیجی ببین گردیده اینجا مدعی.... محتسب را بین بغل کرده عروس خواب را... وای بر روزی که دزدان ادب پرمدعا.... متهم سازند از رشک و حسد احباب را.... وان جمیله جای رقص و ناز در دارالطرب..... عرضه می‌دارد به جای شعر خود اسباب را.... شیخ سید هادی آن مزدور بی جاه و هنر.... گشته نقاد و فنا داده است بند و آب را... روزگاری بس سیاه و بس گدا پرور شده است.... حسرت شهزادگی بین دختر زهتاب را.... آسمان مُلک دارا رنگ خاکستر گرفت... قیرگون شد ساحت خورشید و هم مهتاب را.... الغرض تا این بساط لوطی و انتر بپاست.... جای جامِ می فروشد شیشه قنداب را.... غافلان بر طبل مدح خویش کوبند و خوشند.... ترک باید کرد زود این حلقه‌ی اذناب را.... مخاطب لاهیجی بانوجمیله و اقای هادی مدعی الادبیات🍁🍁 چطوره دایره لغاتم😫
  • آرزوبیرانوند Mahshar666 و اما گفتید دایره لغات من یه شعری رو براتون ارسال میکنم زیر همین پست اما این شعرم چندتا مخاطب خاص داره که الان که بزارم متوجه میشین،این شعرو من باب این سرودم چون یه شخصی به نام ساکوتی پاچه گیر میاد با عوامل دوروبرش پاچه شاعرای بدبخت رو میگیره و هیچ شاعری نروده که بهش تهمت نروه باشه.اگر دایره لغاتم درون شعر خوب بود بگید باریکلا😁🌷
  • مریم باقریان سلام حامد خان @};- مرسی خیلی قشنگ بود دوست عزیز =D> موفق باشی.
  • فرشید کرمی نوین خیلی زیبا بود حامد عزیز, تبریک می گرم @};- @};- @};-
  • فرشاد محمدی wow... =D> =D> سلام..من شرمنده ام ازینکه دیر رسیدم و متاسفم چرا این ترانه خوب رو من نخوندم ...... حامد جان فوق العاده خووووب بود داداش. و باید بگم که من بدجور باهاش هم حسی دارم چون 6 روز دیگه اعزامم.. :-(
  • سوگند انصاری زیبا بوود موفق باشید.... @};- لایک
  • زهره راد حامد عزیز بهت پیام خصوصی دادم اگه دستت رسیده منو باخبر کن [-(
  • شهاب آتشزاد سلام دوست عزیز @};- شرمنده ام بابت این تأخیر :"> سطرهای کوچیک و تصویرهای بزرگ...انفجار کپسول های واژه و آزاد شدن حسیات مصور... این نمای کلی سروده تونه...در نمایی جزئی تر می ریم سراغ پیوندهای نغمه- معنایی:ترانه با تصویر تمام قد «تنهایی» شروع می شه...و با حرکتی عمقی به طرح پر رنگ دوری و جدایی می رسه و در واقع پس زمینه تصویر اول -تنهایی - محسوب می شه...واج آرایی حرف«س»توی این بند و تکرار واژه سرد، صفیر دلهره آوری ایجاد می کنه که ادراکش با تکرار واژه سرد توی بندهای مذکور تقویت می شه...این یه غشای چم آوایی (صوت معنی دار)هست که در صورت تکامل به بلورهای نغمه - معنایی در دل واژه ها تبدیل می شه...از پیوند های انتزاعی دیگه پرداختن سنگ چین های آخر هر بند برای جلوگیری از بیراهه رفتن مخاطبه...مثلاً پایان بند اول با گریزی به بی گناهی کاراکتر سمپاتیک قصه، مخاطب رو آماده می کنه که به درک علت تنهایی و جدایی ناخواسته او برسه و به نقطه هم ذات پنداری نزدیک تر بشه...بند سوم همراهی ما و کاراکتر سمپاتیک عمیق تر می شه چون وارد ذهنش می شیم (وحدت گرایی)توی بندهای بعد هر چی رو شخصیت اصلی می بینه ما هم می بینیم...در ادامه با ارائه شدن تصویر غیر انتزاعی (کاملاً عینی) سربازی رفتن عملاً جایگزین آدم قصه می شیم...و تقریباً او رو فراموش می کنیم...تمام این صحنه ها بزنگاهه و از دینامیسم لازم برای تحرک روحی مخاطب برخوردار... و توی پایان بندی این مخاطبه که از وجود ما میاد بیرون و به راه خودش می ره...استفاده از قهرمان سوم شخص کمک زیادی به باور درام به تصویر دراومده می کنه و در نتیجه فرایند همذات پنداری سریع تر و مطمئن تر اتفاق می افته... اما از حیث فرم: فقط به موردی که قبل از بنده مطرح شده می پردازم: می تراشد موها... از حاشیه ماقبل شعر یعنی دستورزبان شروع می کنیم و می ریم تا به حاشیه ماورایی برسیم... از این منظر مسلمه که یه علامت مفعول بی واسطه(را)غایبه...این مسئله برای سبک های پایین تر از جاز (و حتی طیفی از همین سبک)یه عیب اساسی تلقی می شه اما این جا از این خبرها نیست و این حذف به جزالت شعر بیش تر کمک می کنه...(برای همین کم تر کسی متوجهش می شه)این حذف به ضرورت صورت نگرفته و کاملاً اختیاری بوده؛چون می شد گفت: «می تراشد مو را» اتفاقاً «مو» توی متون ادبی و کلاسیک بیش تر به صورت مفرد قید می شه تا زبون محاوره...البته در صورتی که با ذکر موضع همراه باشه:موی سر تراشید -موهای سرشو تراشید اگه مفرد و جمع هر کدوم از این دو عبارت رو جا به جا کنیم صورت لفظ از اصالت خودش فاصله می گیره: موهای سر تراشید - موی سرشو تراشید... منظور من از ذکر این مثال ها روشن کردن مسئله وحدت زبان شعره... اما همیشه در شکل ارائه محتوا حق با شاعره... این مسئله وقتی به شاعر مربوط می شه اسمش هنره و در پیوند با مخاطب می شه سلیقه... از حیث بار موسیقایی مو و موی هم تنظیم کننده آهنگ با توجه به سبک اجرایی و صدای خواننده (میزان تونیک و فونیک بودن) می تونه گزینه شایسته رو پیدا کنه...چون در اون جا حتی زنگ و رنگ صدا روی کیفیت موسیقی تأثیر داره...و براساس اون نت ها و اصوات هماهنگ می شن...دیرندهای صدا و سکوت توی یه مجموعه صوتی روی کوانتوم زمانی حرکت می کنن اما تأکیدهای منظم و نامنظمی که ریتم نهایی رو به وجود میارن گستره ثابتی ندارن... خب انگار حرفام داره به مرز هذیون نزدیک می شه باید احتیاطاً پا شم برم درجه تبمو بگیرم! امیدوارم این زیاده گویی رو ببخشید... در بوستان زندگی نغمه گر بمونید @};-
    • حامد تقی خواه یه دنیا ممنون از وقتی که گذاشتید جناب انارکی همیشه حضورتون برام مهم بوده حقیقتا بین" مو را" و" موها" و "مویش" مردد بودم که موها رو انتخاب کردم @};-
  • مرضیه لیان سلام ترانه ی تصویری خیلی خوبی بود، موقع خوندنش حس دیدن یک فیلم رو داشتم
  • نازنين شيشه گر درود فقط لايك ............ @};-
  • شیما طالبی پاریزی حامد عزیز :-S @};- @};- دوست گل من اول اینکه چرا من اینقدر دیر رسیدم --شرمندم @};- @};- قلمت و خیلی دوست دارم نمی گم ترانه خیلی خوبی شده چون می دونی که برای قلم تو این جمله خیلی کمه @};- فوق العادست حامد عزیز مثل همه کارهایی که ازت خوندم --- شما از بهترین های اینجایی و من به شخصه به بودنت افتخار میکنم- ابیات پایا پای هم محکم و بی نقص بودن و نمی تونم و نمی خوام گلچین کنم @};- فقط اینکه بی نهایت لذت بردم @};- @};- از صمیم قلب لایک @};-
  • مـریــم جـلائی سلام جناب تقی خواه اولاً عذر میخوام بابت تأخیرم، کسالت داشتم و چند روزی در آکادمی حضور نداشتم... دوماً ترانه ی زیباتون رو خوندم و بسیار دوست داشتم... براتون بهترین هارو آرزو دارم...با مهر @};-
  • محمد علیزاده حامد جان یه چی میگم دلگیر نشو..ترانه هاتو بیشتر از خودت دوس دارم..عالی ترانه میگی رفیق..لایک
  • علیرضا روشنی سلام حامد عزیز... احساس میکنم ترانه رو میتونستی بیشتر کنی... چون مصع ها هم کوتاه بود خیلی کم فضا سازی کردی و سریعا جریان سربازی رو پیش کشیدی و... اساس میکنم فقط خواسته بودی یه ترانه با سربازا بنویسی و با اینکه کار خوبی بود ولی از احساس خالی بود اونم فک کنم اگه مث من میرفتی خدمت تا فیها خالدونت مورد عنایت قرار میگرفت صد در صد قضیه فرق میکرد.... :-)
  • مرتضی محمدی لایک حامد جون @};- @};-
  • سام یعقوبی خیلی زیبا بود.واقعا ممنون
  • هانیه پاکدل سلام آقا حامد عزیز، ترانه خوبی بود، اینکه تقدیمش کردین برای سربازها کار قشنگی بود. :-) ، موفق باشید دوست گرامی @};- @};- @};-
  • صدیقه میری سلام حامد عزیز واقعأ لذت بردم از ترانه ت آفرین! فقط در قسمت: خاطراتی از عشق در سرش می چرخید اسمانی بی نور بر سرش می چر خید تکرار "سرش میچرخید" زیاد به دلم ننشست. اینو گفتم چون با توانایی ای که از قلمت سراغ دارم میدونم راحت میتونی جایگزین مناسبتری براش پیدا کنی خیلی متشکرم و خیلی تر لایک @};-
    • حامد تقی خواه سام خانم میری ممنون از حضورتون راستش خودم اون قسمت هارو بیشتر از همه دوست داشتم چون با تغییر دو حرف دو معنای کاملا متفاوت بدست اورده بودم اما همیشه حق با منتقد هست و قطعا خوب از آب در نیومده @};-
    • مهدی صفا سلام خانم میری از اونجا که کامل روی من شناخت داری راحت میتونم حرف بزنم. اتفاقن اگر از حامد بپرسید صفا شب اول در مورد این بند چی گفتن حتمن اینو مینویسه(بابا ردیففففففففففففففففففففففففففففف) من ردیف های طولانی رو بینهایت دوست دارم و میپسندم و این یک قدرتنمایی هست بنظرم برای هر شاعری/ به کار اجازه هست دوست عزیزم شهاب اتشزاد مراجعه کنید و ببیندید چقدر زیبا این کار رو تکرار کرده/ منتظر کار های زیباتون همیشه هستم @};-
  • روشا آقایی سلام... :-) خواندمتان.. زبان ترانه هايتان نزديك به ترانه هاي شهيار قنبري هست..و به سليقه ي شخصيه بنده نزديك.. @};- برقرار باشيد لايك شد.
  • محمد استوار سلام حامد جان . . . مضمون بسیار زیبایی بود سبکتو خیلی دوست داشتم بهت خسته نباشید میگم =D> =D> =D>
  • احسان رجبی سلام شروع و پایان رو دوست داشتم . خط روایی خوبی داشت و با توجه به تعداد کم هجاها و در نتیجه ارکان ، وزن و آهنگ اثر به راحتی خودش را به مخاطب نشان میداد که این یک نکته مثبت بود . البته نمی توانم منتقد وزن باشم چرا که علمی در این خصوص ندارم . اما به نظرم اگر به جای "موی ها" از "مویَش" استفاده میشد بهتر بود . در خصوص وزن باید اساتید فن تشریف بیارند و نظر بدن و بنده ترجیح میدم نظری ندم اما نحوه پرداخت به موضوع جالب و خواندنی بود . پ.ن1: ما هم سربازیم !!! پ.ن2: " می شود ساکش ول" ضربه خود را زد پسر ! مانا باشی
    • حامد تقی خواه فدات شم رفیق یه دنیا ممنون از حضور و پیشنهاد خوبت @};- @};- @};-
      • حامد تقی خواه راستی اون موی ها نیست مو ها هست که مو ها با مو یش وزنشون یکیه اره اگر موی میبود وزن بهم میریخت اشتباه تایپی شده خوبشد دیدم میگم بچه ها میگن دوسش ندارن الان به یکی مدیرا میگم ویرایش کنش
      • مهدی صفا حامد جان من لزومی نمیبینم کارت ادیت بشه /شب اول هم اشتباه کردم گفتم موها بهتره الان با یکی از دوستانم که خواننده سوپرانو هست صجبت کردم چون شک داشتم موی ها در صوت با موها فرق نداره و این نظر من هست و در عروض هم مُی ها نوشته میشه و من به بودنش اصرار دارم /خوانش رو باید درست انجام بدیم حالا شهاب بیاد میگم یه نگاهی بهش بکنه چون شهاب هم سلفژ میدونه @};-
  • محمد بسطامی :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) :-) ایکون خنده نداریم برات این همه لبخند گذاشتم که بفهمی چقدر خندیدم خیلی قشنگ بود مرسی این ترانتو دادم پسر خالم خوند بعدش گفت سربازی نمیرم باید برام بخرید من نمیرم
  • سعید زارمی (سام) نمیدونم چرا اسم سربازی که میاد تنم میلرزه؟؟ [-( وای به حالت حامد فدا مدا پوستت کندس ;)) نمیدونی چه بلایی سرت میارن :-S وای به حالت :-S :-( سلام حامد تقی خواه عزیز کار خوبی ازت خوندم مرسی داری @};-
  • عماد بهاری سلام حامد جان فکر کنم از وقت کارو فرستادی تا الان پنج شش بار کارت رو خوندم ممنون از کمک هایی که به من میکنی قربانت عماد ====== @};-
  • سید حامد سید کریمی بازم سلام دادا حامد گل ببخش که پیجت رو شلوغ پلوغه همه جا بزنو بکوبه همه جا حامد مثه ماه میمونه،حریر ِ مهتاب میمونه.. خواستم بگم که جو ِ ترانت من رو گرفت و این رو دیشب نوشتم : دیگه دارم میرم**دیگه سرباز شدم قلمم آویز شد ** مثه دنیای ِ خودم تکمیلش میکنم و بهت میدم فدا مدا @};- @};-
  • سوگندرضایی سلام آقای تقی خواه با احترام کارتون رو خوندم .و لذت بردم .خدا روشکر که ما خانما مجبور نیستیم می تراشد موی ها از زمانه شاکی می رود سربازی با لباسی خاکی واینکه کاش بیشتر زمینه سازی می کردی .چون تازه داشتم وارد یه جریان قشنگ می شدم جا برا بلندتر شدن داشت ترانه . جسارتن موفق باشید دوست من @};-
  • هادی صمدپور سلام حامد جان بازم مثل کار قبلیت خوب بود =D> =D> =D>
  • حامد پرورده تصوير خوبي داشت اما من حس ميكنم يكم سنگين مينويسي حالا شايد فضاي ذهني من با اين كارا جور نيست اما زيبا بود لذت بردم =D> =D>
  • مجید شمس سلام حامد عزیزم ترانه ی خوبی بود و در نگاه اول وزن ترانه و زبانش من را یاد ترانه "ناخوش" شهیار قنبری انداخت و وقتی نام ترانه را دیدم ... :-) خب انقدر حامدو لووس نکنید میره خدمت مرد میشه ;)) البته الانم مردیه واسه خودش :-) و ترانه ی حامد عزیز زبانی دوست داشتی داشت و خب تصاویری که نشون میده حامد در تصویر سازی تواناست @};- ایجاز را که صفا گفتن و منم موافقم باهاش @};- و خطاب به دوستای گلم که حس میکنن کار کوتاه هست و منتظر داستان سربازی بودن// به هیچ وجه بیتی را کم نمیبینم در ترانه و همین کوتاه نوشتن خودش یه جور هنره و بهتر و بیشتر دقت کنید عزیزای دلم باز بر میگردد با امیدی در دل کوچه نور افشانیست می شود ساکش ول “خاطراتی از عشق در سرش میچرخند صد چراغه رنگی بر سرش می چرخند” این یعنی یه پایان مناسب برای ترانه ای که با این زبان و این فضا دنبال میشه. @};- این ترانه مثه یه فیلم کوتاه هست و قرار نیست پایانش هم شرح زیادی بر واقعه باشه @};- موفق باشی حامد جان و همینطور خسته نباشی برای زحماتی که صرف همه مون میکنی @};- @};- @};-
    • سید حامد سید کریمی داش مجید توام!!!!!!!!!!!!!1 اقا ما نخوایم مرد شیم کیو باس ببینیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ [-(
    • حامد تقی خواه مرسی مجید جون ممنون که سر زدی میدونی که عادت به توضیح ندارم اما حس میکردم اگر درباره سربازی هم توضیح بدم از عمومیت کار کم میشه و کمی شخصی میشه @};-
      • حامد تقی خواه راستی پریروز تولد شهیار قنبری بود شاید هرکس دیگه ای بجز شهیار رو میگفتی شبیهش مینویسم جفت پا میومدم تو شیکمت ;)) اما شهیار اونقدری بزرگ هس که برام افتخار باشه هرچند این شباهت رو از ایرادات کارم میبینم و سعی در رفعش دارم @};- @};- @};-
  • مهدی عطاران سلام و درود بر دوست خوبم،یه عذر خواهی بهت بدهکارم و امیدوارم منو ببخششی به ترانه هات سر میزنم و در این فضای مجازی با ترانه هایت کلام شیوایت را شناختم.با احترام @};-
  • عمران عیسوند من وقتی این جوونای آینده دار رو می بینم لذت می برم/خیلی زیبا سرودی جناب استاد تقی خواه،لذتبخش بود/علاقه مند بودم که ابیات بیشتری را شاهد باشم/لایک سهم کوچکیست به لذتی که از ترانه شما بردم @};- @};- @};- وزن ترانه بسیار جالب بود و کار هر شخصی نیست./درود داداش حامد تو هم رفتی سربازی؟؟؟! .../من واقعا نشناختمت/پس اون همه موهای خوشگل و زدی رفت.../ دلتنگتم برادر حامد.چشم بر هم گذاری به پایان رسد این نیز هم. درود بر هر دو حامد عزیز @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • آنیتا نجفی سلام حامدجان!بازم یه ترانه ی حساب شده وبی نقص ازحامد که مختصرمفیدوکامل بود لایکی حامدجان! @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حامد تقی خواه سلام خانم نجفی همیشه حضورتون من رو مسرور میکنه و واقعا خوشحالم علیرغم اینکه سبک سرودنم با شما تفاوت هایی داره ... اما قلمم رو دوست دارید و همیشه چوبکاری میکنین @};-
  • امید بابائی سلام حامد عزیز زیبا نوشتی برادر همیشه باشی @};-
  • بهمن عشاق رمی تراشد موی ها از زمانه شاکی می رود سربازی با لباسی خاکی مرسي كار قشنگي بود به دلم نشست =D> @};-
  • آرش توفیقی موهام تراشیده شدن ، ازم خجالت نکشی، دارم میام ببینمت ، با این لباس ارتشی ... بالاخره فهمیدی تو چه حالی بودم وقتی سرباز رو می نوشتم ... قشنگ بود ... موفق باشی حامد عزیز و دوستت هم سلامت باشه و مطمئا هستم تو خدمت کار سرباز منو افشین آذری رو هم گوش میده آخه سربازا این کار رو همگی گوش می دن @};- :-x =D>
  • محمد رضا باغیشنی سلام...حامد جان ترانتونو خوندم... راجب ساختار ترانه فقط مي تونم بگم استادانه گفته شده بود...و من خيلي دوسش داشتم اما به نظرم موضوع ترانه بيش از حد خاص شده بود منظورم اينكه من هميشه فك مي كردم سربازي يه راه در رو براي عشق و عاشقيه هستش نه اين كه با سربازي رفتن...گرفتار عشق تازه بشيم!! در آخر براي دوستي كه قرار بره سربازي بره آرزوي صبر دارم... ببخش آگه در پس گفته هايم حرفهايي براي ناگفتن بود!اين جمله ازخودمه خيلي دوسش دارم ;)) درود و سپاس @};-
  • زهره راد سلام حامد عزیز و دلسوز @};- باید بگم ترانه ای به این شکل با هجاها ی کوتاه و بندهای مفید و مختصر کار هر کسی نیست و هنر میخواد چون دست ترانه سرا رو می بنده و کارشو سخت میکنه باید همه ی حرفت و هنر ت بچلونی و عصارشو به بهترین شکل برای مخاطب تصویر سازی کنی که الحق از پسش براومدی و من خوشحال شدم کار ز یباتو خوندمو بازم بیشتر از دیروز ها بهت ایمان اوردم ولی حامد عزیز ترانت هنوز با من غریبگی میکنه چرا صمیمی نمیشه ؟! :-? اینو تو پیام خصوصی میگم 8-> با ترانت همون مشکل همیشگی رو ...دارم sorry @};- - اول ترانه خوب کلید خورده بود -"خاطراتی از عشق در سرش می چرخید اسمانی بی نور بر سرش می چر خید" یه پیشنهاد :-? بهتر نبود می گفتی: خاطراتی از عشق در سرش می پیچید اسمانی بی نور بر سرش می چر خید؟ 8-> -می تراشد موی ها" با اینم صمیمی نیستم :-? زبون همو نمیفهمیم ;)) حامد جان تو پیام خصوصی راجبه کارت و اینکه میگم " ترانت بامن غریبگی میکنه " حرف میزنیم در نهایت every thing is ok @};- @};- @};-
  • مهدی آرین منش ترانه ای بس زیبا بود حامد جان... =D> @};- لایک @};-
  • سمانه نوری =D> =D> =D> می رود سربازی با لباسی خاکی :-<
  • پرویز کدخدایی سلام دوست عزیز.. @};- درود بر شما واحسنت به قلم خیلی زیبایی که دارین @};- مرسی/بدرود @};-
  • سعیده پورمحمد سلام حامد جان میون سه ترانه ای که تا به حال ارسال کردی این بهترین بوده،خیلی ازش خوشم اومد :-x امیدوارم اون یکی حامد هم دوران آش خوریِ خاطره انگیزی داشته باشه! ;))
  • داود فرزانه سلام حامد جان کاره زیبا و متفاوتی بود.. @};- =D> برقرار باشی
  • مصطفی جلالی سلام عزیز اولا ممنون به من سر زدی و نظر دادی در مورد قافیه ی سرد و زد حرف شما درسته اما من تا به امروز دقت نکردم شاید به خاطر بار موسیقی که در ذهن داشتم اما ترانه ای که ازت خوندم نشون میده حرف برای گفتن زیاد داری اما همون جور که بعضی دوستان گفتن خیلی زود تموم کردی و داستان سربازی رو نگفتی موفق باشی
  • محمد اکبرزاده سایه ای بی همراه در خیابانی سرد بوسه ای بر سیگار روزگاری نامرد آخ حامد عزیزم چه زیبا چقدر بی نقص @};- @};- @};- =D> =D> =D>
  • مهدی صفا سلام / برای درک بعضی شعر ها باید ورای واژه رو دید/ ایجازی که در کار حامد هست من رو به رویا ها برد و به باورم نیاید حتی یک لغت بهش اضافه بشه/ برای تمام تصاویر زمینه سازی شده و هیچ چیزی کسر نیست باید تشکر کنم از حامد که با این ایجاز اجازه داده مخاطب داستان که ما هستیم خاطراتمون رو ریکاوری کنیم / ممنونم حامد برای این هندل که به موتور خاموش خاطره هام زدی/ اما کاوه نمیدونم کجا خدمت کردی ولی بخدا منم با لباس خاکی رنگ رفتم سربازی با همونم برگشتم اما خاک الود نبود/ الان باید لایک بگم؟؟؟؟ @};-
    • حامد تقی خواه سلام مهدی جان مرسی که به ترانم سر زدی خب منو میشناسی و میدونی که نظر همه برام مهم و قابل تامل هست همیشه دو سه روز بعد از قرار دادن هر ترانه میشینم و تک تک نظرات رو برسی میکنم و ساعت ها روی حرف های دوستان فکر میکنم چون فردا روز اگر این ترانه اجرا بشه نظرات به همین نسبت متفاوت هست و هدف من از قرار دادن ترانه کشف همین نظرات هست و سعی میکنم مزه دهن مخاطب ها دستم بیاد @};-
  • امین باورصاد بااجازت کپیش کردم که هم چند بار دیگه بخونمش هم واسه چند نفر sms کنم. :-)
  • میلاد زمانیان راستی لایک.
  • میلاد زمانیان سلام حامد عزیز و خوبم...... عجب ترانه ی باحالی .مرسی از این همه حس خوب...... حامد فدا مدا سرباز شدی رفت؟؟؟؟؟؟؟ وقتی پاهاتو زمین میزنی یاد ماهم باش.! ;))
  • امین باورصاد چی بگم؟ سکوت سرشاراز سخنان ناگفته ست! تراژدی خیلی بدیه! به امید آنکه شاید ... کسی هنگام بازگشت با یه کوچه با چراغایی رنگارنگ که نورشون قلب آدمو تاریک میکنه روبرو نشه! :- =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D>
    • حامد تقی خواه سلام امین جان دوست داشتنی بمن لطف داری تو ---------------- من وقتی ترانه ای رو برای اکادمی میزارم دیگه برای خودم نیست همه صاحب این ترانه هستن خودت اختیار داری برادر
  • کاوه رییسی درود حامد جان.بعضی بیتها آدم رو میخکوب میکنه مث:پرسه ای بی پایان/در شبی گندیده دستِ سردی راهِ/خانه را دزدیده یا همون بیت اول اما یه جاهایی وا رفتم و دور شدم می تراشد موی ها/از زمانه شاکی می رود سربازی/با لباسی خاکی. میدونم خودت راضی هستی ولی برای من اصلن جالب نیس اشاره به سربازی خیلی ناگهانیه و به کار لطمه زده(از نظر من).و اینکه کسی بالباس خاکی نمیره سربازی بلکه برمیگرده @};-
    • حامد تقی خواه سلام رفیق کاش به عنوان یه راکر درباره امکان اجراش هم نظر میدادی و یا اینکه در چه سبکی اجرا بشه هرچند تصمیم دارم ترانه های اکادمیم رو مخصوص اکادمی باشن و با استعداد های جوان موجود در اکادمی قسمت کنم و شاید بتونم کمکی بکنم به دوستان چون یکی دو کار از دوستان دیدم که فهمیدم استعداد های خوبی دارن ------- راستی هنوزم میگم لینک ترانه هات خراب بود لینک تازه نداری بدی؟ هرچند ماه رمضان صدایی برای من باقی نذاشته
  • معصومه قریشی سلام خیلی خوب بود لایک @};-
  • مهرناز عطایی سلام... ترانه رو خوندم... قشنگ بود اما کمی عجولانه تموم شده بود..کاش پاره های بیشتری داشت... چون خط روایی داشت ترانه ت.. کاش در آخر ترانه فلش بکی به عشقی ناکام میزدی تا دل مخاطب کاملن درگیر اثر شه... پاره ها کوتاه بود و این فکر کنم دستت را بسته بود... میتراشد موی ها ..برام جالب نبود... ترانه ت پتانسیل بهتر شدن را دارد.. لایک...یا علی
  • محمد مظفریان در مقابل ترانه های زیبا زبون آدم بند میاد. فقط می گم لایک :-x =D> @};-
  • سید حامد سید کریمی سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام ممنونم داداشی :-S :-S :-S من الان چی میتونم بگم :"> :"> :"> :"> فداااااااا مدااااااااا :-x :-x :-x :-x عاشقتم دادا ترانت که فوق العاده بود و باز هم ممنونم که یادمی @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- نمیدونم چی باس بگم... فقط ممنونم =D> =D> =D> =D> =D> @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-@};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-
  • آرزو منتظر سلام حـــــــــــــــــــــامد من که دیگه بی چون و چرا طرفدار خودت و کاراتم ;)) عالـــــــــــــــــی مثلِ همیشه @};- سبکِ ترانه هات حرف نداره =D>
    • آرزو منتظر واسه اون حــــــــــامد: حــــــــــــــــامد داری میری سربازی ؟ :-( ما دلمون تنگ میشه کلی واستو واسه فدا مدا گفتنت که ! :-( @};- @};-
      • سید حامد سید کریمی اه حامد ِ من کوتاه تر بوداااااااااا.. [-( ;)) ;)) ;)) سلام آرزو جان ممنونم از لطفت،یه یکی بو ماهی افتاد عقب،هستم حالا حالاها فدا مدا @};- @};- @};-
    • حامد تقی خواه خوشحالم که درک کردی سبک من رو و امیدوارم روز بروز بهتر بشم @};- ----------- اره دیگه خواستم به حامد استرس وارد کنم... حامد جان همچیین سرت رو بتراشن که کیف کنی... :دی
  • آراس .م سلام داداش حامد خدا حفظ کنه تمام سربازای دنیا رو . کار زیبایی بود مرسی عزیز با تبریک به حامده سربازمان @};-
  • آسیه صفامنش خیلی خیلی خیلی خوشم اومد واقعا حرف نداشت 8-> یه چیزی بگم ؟ چهارمین بندت ایهام داشتا ;)) شایدم من یه کم .... ;))
  • مرضیه میرزایی ببخشید انگار یکم دیر ارسال کردم وعقب افتادم :-S
  • مرضیه میرزایی سلام آقای تقی خواه . آفرین.بعداز این مدته به نظر من طولانی،چه کار زیبایی ازت خوندم وخوشحالم که اولین خواننده ترانت در آکادمی هستم .استفاده از بندهای کوتاه با هجاهای کم، روون وزیبا ودر عین حال مشکله. ولی خیلی خوب از پسش بر اومدی. حال و هوای ترانت به دلم نشست . تصویرهای قشنگی خلق کرده بودی وزیبایی کارت بیشتر فضا سازی بود که الحق شسته ورفته بود.لذت بردم .یه غزل تقریبن با همین مضمون از آقای حامد عسکری خونده بودم که منو با این ترانه به همون حال وهوا بردید.موفق باشی دوست عزیز =D> .
  • عباس اسماعیل زاده ترکیبات تازه مثل همیشه تو ترانه ات موج می زد ولی نظر شخصیم اینه که یه کم روایت رو به سرعت برای مخاطب تعریف کردی، خصوصن به این خاطر که مصرع ها کوتاه بودن شاید اگه ترانه طولانی تر می شد درکش آسون تر می شد. مثلن ابتدای ترانه توصیفات دقیقه ولی انتهاش به سرعت میره سربازی و برمی گرده! :-? ولی خب به خاطر همون ترکیبات تازه و قافیه های خوبت پسند شد دوست من... :-) @};-
  • مـیــنا ملکی شما فوق العاده این @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};- حامدم قرار نیست بره سربازی ،قراره ارشد قبول شه [-(
    • سید حامد سید کریمی ایشالاااااااااااااااااااااااااااااااااا ممنونم مینااااااااااااااااااااااا @};- @};- @};- @};- @};- @};-
    • حامد تقی خواه ممنونم مینا جان شما به من لطف داری @};-
      • مینا یوسفی ایشالااااااااااااااااااااااااااااااااااا @};- @};- یکی واسه منم دعا کنه ارشد قبول شم :-S :-S 8-> 8-> سربازی نمی رم اما نمی دونم چه بلای بدتری سرم میاد ;)) ;)) ;))
      • خاطره جمشيدي سلام مينا جان ارشدم خونديم دگير كنكور دكترايم ولي كشك بذار همون بلا بياد شايد بهتر باشه گلم @};-
      • مـیــنا ملکی بله دیکتاتور لطف دارم دیگه :-) حامد ،مینا ،خاطره ،من همینجوری خشک و خالی نمیشینم دعا کنم ها شماره حسابمو میدم ،بعد شما شهر مورد علاقه و رتبه ای که دوست دارین قبول شین و بهم میگین من بر مبنای همون دعا میکنم ;)) ;)) ;))
      • سید حامد سید کریمی پس از بستنی هم خبری نیست [-( [-( [-( [-( [-(
      • مـیــنا ملکی از ارشد شمام خبری نیست ،الان به خدا میگم تموم دعاهامو نگهداره واسه یکی دیگه ;)) خیلی این کامنتا رو کش بدیم ،میریم رو اعصاب پدر دیکتاتور من :-) بی خیال شیم دیگه :-)
  • عباس خالقی vay hamed chikar kardi sabketo be rokhe hame keshidi dada dada tarkibat mahsooram kard alan ke in pmo mizaram 4 bar ba deghat khoondamesh booseyi bar sigar ro ke aali oomadi salamatiye se kas zendooniyo sarbazo bikas dar zemn sry windowsamo avaz kardam fonte farsi nadaram @};- =D> =D> @};- =D> =D>
  • مینا یوسفی سلام خیلی دوس داشتم لایک @};-