اعلامیه
اعلامیه
دیگه حسی به این خونه ندارم ، مثِ قلبی که از تپش می مونه
تا وقتی کنجِ عکست مشکی باشه ، نداره لب با لبخندی میونه
چقد دلهره دارم با خیالت ، مثِ اشکی که رو صورت نشسته
مثِ بغضی که از عمقِ وجودِ ، یه عاشق بی صدا در خود شکسته
توی عکسا داری می خندی آخه ، هوای خونه سنگینِ تو نیستی
می دونستی که قلبم خالیه چون ، تو اولین و آخرینِ لیستی
بگو اعلامیه چی داره میگه
ینی دستات همیشه سرده دیگه ؟
ینی چشمام دیگه همیشه خیسه ؟
بگو دستم تَوهم می نویسه
شبا آروم می خوابم روی این تخت ، آخه خوابای تو دنباله داره
ولی این تختُ من بی تو نمی خوام ، تمومِ تختُ کردم پاره پاره
هنوز گوشیم به یادت روشنه تا ، یه میس کال حتی از خطت بگیرم
به زنگِ این تلفن وصلِ قلبم ، صداش کافیه تا هر روز بمیرم
هنوزم دست نخورده چیزی اینجا ، صدای تو روی پیغامگیره
صداتُ می شنوم می خوام بمیرم ، ولی حسی میگه که خیلی دیره
بگو اعلامیه چی داره میگه
ینی دستات همیشه سرده دیگه ؟
ینی چشمام دیگه همیشه خیسه ؟
بگو دستم تَوهم می نویسه
مرداد ۹۱
-
سلام جناب علیزادگان چقدر بغض ترانه تون سنگین بود!! تونستم حسش و با همه ی وجود درک کنم... با مهر @};-
-
سلام به نظر من ترانه زیبایی بود البته خیلی غمنگین :-( بعضی مصراعها جای کار بیشتری داشت بنظرم :-? مثِ قلبی که از تپش می مونه ینی چشمام دیگه همیشه خیسه ؟ به زنگِ این تلفن وصلِ قلبم موفق باشی =D>
-
سلام محمد جان محتوای کارت خوب بود به امید موفقیت... @};-
-
ناراحت شدم ولی بسیار خووووب بود....مثل همیشه .....مرسی @};- @};- @};-
-
محمد عزیز دقیقا شروع ترانت علامت سوالم کرد ! :-? " مثِ قلبی که از تپش می مونه"؟منظورت چیه ؟ منظورت از تپش می یوفتس ! اگه اینطره حداقل برای من شبهه ایجاد کرد و این خوب نیست :-? اینکه قلمت روز به روز بهتر از دیروز مینویسه قابل تقدیره و احساس کارتو دوست دارم ولی باید دقت بیشتر کنی @};- @};- @};-
-
عجب اعلامیه ای بود؟! :-? مرسی و لایک ;)) =D> @};-
-
ترانه خیلی خوب و احساسی بود... آفرین @};- @};- هــــــــــــــــــــی :-< آفرین...لایک @};- @};-