یه آدم یه دریا

 یه قایق، یه آدم، کریه و سیاه

یه پارو، یه دریا

یه جایی، یه راه

یه دشنه، یه تور و یه ماهی ، یه مقدار، کاه

که می خوابه روش، با خیال گناه

یه مظلوم یه آغوش، یک بی پناه

یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه

یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه

که می شینه روی ِ یه عمرِ تباه

…..

کجا رفته اون قصه های نیاز

هم اشک ها،هم قطارِ پیاز

یکی اشک تمساح، یکی کرگدن را به پوست

کجا گم شده، معنی ِ خوب ِ دوست

یه تب توی دریا، که پوشونده غم

یه شادی که رفته، به جاش مونده نم

نمی که زده، رنگِ قرمز به چَشم

خیالی که حک شد، روی پوستِ پشم

خلاصه بگم، زندگی ناخوشه

داره مردم و رو زمین می کُشه

نه اون مرگی که با کفن ساده شد

یه زنده که روز مرگِش آماده شد

می تابه خورشید رو سقفِ خدا

ولی آدما تک تک از هم جدا

روی آسمون هم نمک می زَنَن

واسه زخم دل ها کتَک می زنن

یه دریا، تو عشق، اون اولِش

زده مُهر نفرت روی پیکرِش

همه کشتی ساختن روی دریای دل

زباله می ریزن تو مأوای دل

…..

یه قایق، یه آدم ، کریه و سیاه

یه پارو یه دریا

یه جایی، یه راه

یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه

یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه

همینه عزیزم،یه عمر ِ تباه

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/51070کپی شد!
1531
۶۷

  • آنا صالحی( نام هنری رها) سلام جناب ماهیار واژه های جدید به کار بردید.من که حسابی ذوق زده شدم.این سبک نوشتنو هم دوس دارم.چون خودمم گاهی که اعصاب ندارم اینطوری مینویسم.نه اینکه شما اعصاب ندارین، خودمو عرض کردم. کارتون جدید و به نظرم شیکه. ببخشید که من مثل دوستان دیگه ادبی صحبت نمیکنم :">
  • ملیکا افتخاریان سلام دوست عزیز... ترانه‌تون رو خوندم و همچنین نظرات دوستان رو. در حد اطلاعات و سواد خودم فکر میکنم که ترانه‌ فضاسازی خیلی خوبی داشت... در ذهنم مرد غمگینی رو تصور میکنم که در حال پارو زدنه و ترانه در این جا شروع میشه و برای ادامه‌ی ترانه ذهن مخاطب رو آماده می‌کنه... با تکرار "یه" که زیاد بوده و دوستانی اشاره کردند موافق نیستم.. ترانه به شکل روایت یک داستان شروع شده مثل اینکه بگید: "یه" روز "یه" مرد تنهای غمگین میخواسته بره "یه" جای دور و توی "یه" راه مشغول پارو زدن بوده این مرد "یه" ماجرای تلخ داشته ... و ادامه‌ی ماجرا... اما چیزی که باعث میشه در نظر آدم زیاد جلوه‌ش بده به نظرم "یک" هست... یعنی بودن یه و یک در کنار هم مثل "یه مظلوم یه آغوش، یک بی پناه". که پشت سر هم بودنشون شاید به یک دستی زبان هم آسیب زده. موضوع وزن رو هم به نظرم نباید در ترانه تا این حد مورد بحث قرار داد... سعی کردم با ریتم راک تصورش کنم و تقریباً تا حدود زیادی حل شد این موضوع. همین... و ممنون از دعوتتون... خوشحال شدم از خوندن این ترانه.. به هر صورت در پایان نظر و عقیده‌ی شماست که مهمه... با احترام @};-
  • سید پویا نجات فر درود دوست من کارت نقطه قوت زیادی داشت برات آرزوی موفقیت می کنم یجاهایی باید با ملودی همراه بود تا کار رو بهتر درک کرد امیدوارم با ملودی کارت رو بشنوم @};-
  • سعیده پورمحمد سلام ميلاد جان به درخواست خودت دوباره برگشتم و بايد بگم اولين نكته اي كه حداقل منو به عنوان مخاطب اذيت كرد تكرار بيش از حد "يه" توي كارت بود كه اين مورد توي اكثر ترانه هات ديده مي شه و بهتره از اين قالب بياي بيرون و فرمت هاي ديگه اي رو هم امتحان كني! بعد از اين مورد نكته بعدي دوگانگي زبانه كه توي چند بيت به چشم مي خوره و همين طور سكته هاي وزن كه باعث مي شه مخاطب در برقراري ارتباط با احساست ديس كانكت بشه!(مثل اين قسمت:یه زنده که روز مرگِش آماده شد) قطار پياز!!! هم اصلا تركيب جالبي نبود شايد اگه بيشتر پرداخت مي شد و منظورت رو ملموس تر بيان مي كردي نظر ديگه اي مي داشتم اما الان بنظرم جالب نيست. اينا مواردي بود كه به چشم من اومد. 8->
    • میلاد ماهیار مورد یه رو سعی میکنم مد نظر قزار بدم ولی قول نمی دم.به نظرم چیز بدی نیست باعث میشه تو ذهن شنونده حک بشه اما در مورد سکته وزنی باهاتون موافق نیستم چون واقعا با ملودی که خودم حداقل میخونم اصلا سکته وزنی نداره.دوگانگی زبان رو خواهش میکنم بیشتر توضیح بده که کجاست....هم قطارِ پیاز به معنی الکی بودن اشکهای نیاز هستش من نمی دونم چرا دوستان قطار پیاز رو باهم میخونن "هم قطار" باهمه یعنی ناشی از پیاز هست اشکها ...الکی گریه می کنن. ممنون از وقتی که گذاشتی و نظری که دادی خیلی خوشحالم کردی @};-
  • عباس غلامی مقدم درود بر میلاد عزیز کار زیبایی بود و توش تصویرهای متعددی دیده میشد فقط بعضی جاها خودتو خیلی در بند قافیه کرده بودی و همین باعث شده بود صرفا به دنبال کلمه بگردی تا معنا و تناسبش با موضوع ترانه ت و همین توی کارت گاهی تو ذوق میزد در کل اثرت زیبایی های خودشو داشت ممنونم @};-
    • میلاد ماهیار درود عباس عزیز سپاس از نظر لطفت ولی اصلا در بند قافیه نبودم ....متاسفانه من فقط ترانه سرا نیستم (اگر سایت شعر نو رو ببینید ) و کل شعر رو پشت سر هم و بدون فکر روی قافیه و در طول 10 دقیقه نوشتم و به نظرم همش تناسب معنایی داره البته شاید من نتونستم خودم رو درست بیان کنم که شما اینجوری قضیه زو می بینید ممنونم @};-
  • فرزین کمالی درود جناب مهیار! بر دل نشست... @};-
  • سعيد سلطاني یه سوال داشتم خدمتتون چرا شروع ترانه هاتون بیشتر شبیه این هست: یه ... یه ...؟؟؟؟
    • میلاد ماهیار هیچ هنرمند واقعی یا هنر شناس واقعی این سوال رو نمی پرسه دوست عزیز ولی من به این حساب می زارم که واقعا شما نمی دونید. اگر ذقت کرده باشید توی آثار هر نقاش یا آهنگ ساز یا شاعر یا نویسنده یا ... یه وجه مشترک هایی هست که وقتی دیگران می بینند میگن آره این کار فلان هنرمنده ...یه جورایی کارش رو با سبکش امضا می کنه که به شخصیتش و نحوه زندگیش بر می گرده. امیدوارم جوابتون رو گرفته باشید و ممنون از توجهتون @};-
      • سعیده پورمحمد ميلاد جان اين كه يه ترانه سرا تمام ترانه هاش و يه جور شروع كنه هنر نيست كه تو به حساب صاحب سبك بودن مي ذاريش! به نظر من بيشتر به ضعف تأليف برمي گرده چون تو ياد گرفتي احساست رو اين مدلي ترانه كني! مي دونم خيلي از حرفم ناراحت مي شي و از اين كه اينقدر رك صحبت مي كنم معذرت مي خوام اما عزيزم اينو گفتم كه در اشتباه نباشي و فكر نكني اين موضوع ربطي به سبك و امضا داره. روزبه بماني اكثر ترانه هاش روي يك وزن خاصه طوري كه اين روزا وقتي آهنگي گوش مي دي كه ترانه ش بر وزن مفاعيلن مفاعيلن گفته شده ناخودآگاه ذهنت مي ره سمت روزبه،هيچ كدوم از اساتيد ترانه اين موضوع و به حساب صاحب سبك بودنش نذاشتن بلكه همه معتقدن روزبه با تمام استعدادش محدوديت سبك داره و فقط تو يه وزن خاص تبحر پيدا كرده كه اين براي ترانه سرايي در جايگاه اون ضعف بزرگيه.تو هم سعي كن از قالبي كه توي اين چند ترانه ت داشتي بيرون بياي و يه طوري بنويسي كه تا به حال ننوشتي!
      • میلاد ماهیار دوست من اصلا نارحت نشدم ولی به نظر من شما اشتباه می کنید الان شما دقیقا مثل یه ملا لغتی شدید که اومدید سبک رو وصل می کنید به یه تکرار توی حرفای من که این یه که من اینجا به کار بردم اصلا برای تعریف شرایطه حالا شما بدتون اومده من چی کار کنم...بدتون بیاد ضمنا اگه ترانه های منو ببینی میبینی اصلا رو یه وزن نیست که شما آقای بمانی رو مثال زدی اصلا چند تا از ترانه های من خوندین که همچین نظری میدین؟
  • پگاه دهقاني كار زيبايي بود آقاي ماهيار لذت بردم موفق باشيد =D>
  • روشا رمضانی پیشنهاد من یه شب سرد و باز یه طوفان تو راه یه قایق، یه پارو،زندگی، راه راه یه تور، خالی از ماهی، ماه توی چاه یه آدم، یه دریا، یه بخت سیاه یه تخت تنها و خالی، بی پناه یه سایه، یه آغوش و فکر گناه پیرمرد و ساحل، زن و مست و ماه یه فصل مشترک، التماس و آه لبا خشک وُ میره باز تر بشه چشا سرخ وُ گونه نم می کِشه خدا غافلُ، زندگی ناخوشه آسمونُ خورشید می کشه می شه ادامش داد....
    • میلاد ماهیار دوست من ممنون از پیشنهادت و وقتی که گذاشتی اما شما هم معنی رو تغییر دادین هم ریتم رو...خصوصا من اصلا متوجه نمی شم شما تو چه ریتمی نوشتین
  • نگين فروزنده اصل خوبه.... فقط اون بخش پياز رو متوجه نشدم! در ضمن يه نكته اينكه تو كارتون احساس ميكنم دوگانگي زبان داريد.مطمئن نيستم!
    • میلاد ماهیار مرسی... خوب بخش پیاز ...وقتی پیاز رو پاک میکنی اشک آدم در میاد ...نشون می ده که اشک از روی نیاز واقعی نبوده و الکی بوده نمیدونم چرا این احساس رو می کنی خواهش می کنم بهم بگو کذوم قسمت بوده
  • رامیار بمانی درود بر شما ترانه رو چند بار خوندم به نظرم خوبه ولی حس کردم یه جاهایی قافیه ها رفع تکلیفه یا چند تا بیت میتونه خیلی با معنا تر باشه مثلا روی زخم دلها نمک میزنن پر معنا تره واسه بیت قبلش یه چیز بهتر پیدا کن هم اشکها هم قطار پیاز خیلی نا متعارفه تو ذوق میزنه حتما میشه بهتر از این باشه بیت بعدی هم همینطور یکی اشک تمساح خوبه اما یکی کرگدن را به پوست ریتمو خراب میکنه توی ریتم سکته میندازه یه شادی که رفته به جاش مونده نم می دونم منظورت از نم اشکه اما چون در مصرع قبلی از از غم استفاده کردی دسست بسته شده غم به جای نم پر معنی تره به دریا هم نم بیشتر میاد
    • میلاد ماهیار ممنون از وقتی که گذاشتی شما انتظار داری همه چیز عادی و به معنای واقعی نزدیک و کلیشه باشه...نه عزیزم قافیه ها برای رفع تکلیف نیومده و معنا داره من توی ترانه به قافیه اعتقاد ندارم. کل زمین یه زخمه عزیز من که سرش بازه و آسمون هم روی زخم که انسانها دارن روی زخم زمین نمک میپاشن یه ذره معنی دوریه ولی غیر قابل دسترس نیست ادبیات خوب خوبیش به همینه که به راحتی قابل دسترس نباشه....هم قطار پیاز یعنی الکی و به نظر من متعارفه البته بار معنایی رو شاید زیر سوال برده ولی اونجوری که شما گفتین هم نیست در ضمن نامتعارف بودن خودش خلق یه چیز جدیده همه چیز که نمی تونه کلیشه باشه...در مورد یکی کرگدن را به پوست ریتم رو بهم نریخته شاید شما ریتم رو متوجه نشدید. دستم برام نم و غم بسته نبوده چون غمه که نم یا اشک رو آورده و غم قبل از نم باید بیاد ضمنا دریا منظور دله اینجا @};-
  • طاهره شفیعی و لایک.
  • طاهره شفیعی سلام دوست عزیز! فکری که پشت کار هست رو دوس دارم، این تصویر رو هم همینطور: یه قایق، یه آدم ، کریه و سیاه یه پارو یه دریا یه جایی، یه راه یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه همینه عزیزم،یه عمر ِ تباه ...لایک @};-
  • طاهره شفیعی سلام دوست عزیز! فکری که پشت کار هست رو دوس دارم، این تصویر رو هم همینطور: یه قایق، یه آدم ، کریه و سیاه یه پارو یه دریا یه جایی، یه راه یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه همینه عزیزم،یه عمر ِ تباه @};-
  • میثم ولی اللهی متفاوت بود. آفرین =D> =D> @};- =D> =D>
    • میثم ولی اللهی دوباره خوندمش کارتون ریتم خاصی داره و سبکتون هم متفاوت ، تجربه ی خوبی بود خوندن ترانتون ممنون از دعوتتون @};-
      • میلاد ماهیار ممنون از لطفی که بهم داری می دونم کارم بی اشکال نیست ولی ممنون که جنبه خوبشو دیدی @};-
  • مهدی کامرانی میلاد جان ما اینجا اومدیم همدیگرو نقد کنیم و اگه کسی به خودت توهینی کرد یا نقد سازنده نکرد یعنی بدون آوردن مصداق یا مورد ایراد گرفت یا خودت رو زیر سوال برد اونوقت شما خق داری ناراحت بشی ,اینجا همه بچه ها ترانه میگن یا نیخونن یه ایرادهایی به ذهنشون میاد میگن همه ایراد دارن بی شک از نقد درست حتی اگه ایراد رو بگه ناراحت نشو شما چون بهت کمک میکنه ترانه های بعدیت رو بهتر بگی ممکنه جایی خود من یکی دو جا نپذیرم نقد رو ولی سعی کردم با رعایت احترام باشه ولی عصبانیت فقط برای مواقع توهین هست که یکی دوبار پیش اومده بود یکی تازه ترانه یاد گرفته بود درس هجا میداد و یکی به خود من توهین کرد و نقدی نکرد و من از کوره در رفتم یموقع هست یه ترکیبی نو هست اما شاعرانگیش هم باید مدنظر قرار داد مثل ترانه فکر مرگ من یکی از دوستان به درست گفتن "غذای شکست"که آوردم خوب نبود من پذیرفتم اینجا هم "قطار پیاز " جالب نشده خصوصن که قبلش اشک اومده و از بارش کم کرده و در اصل نکته ای که توی ترانت توی ذوق میزنه که میتونست کار زیبایی بشه چون حرف داشت ولی اولین نکته ای که توو ذوق میزنه اینه که توو ترانه ت زیاد کلماتی مثل پیکر یا حتی چَشم(بخاطر قافیه با پشم) یا ماوا و ضرب المثل یکی کرگدن را به پوست مال شعرن و لااقل به این ترانه که عامیانه گفته شده نمیخورن و ترانه ت که بیشتر عامیانه هست یدفه با کلمات غیر عامیانه سنگین فضاش ضربه میخوره و وقتی به پایان ترانه میرسی میبینی که انگار تکلیف ترانه با خودش روشن نیست اول یه فضا از آدم کریه اومده و دریا و بعد یه مظلوم که ارتباطی دیده نمیشه حتی اگه بخواین دو آدم رو بگین باید به زندگی اونا برین یا توی ترانه یاد بشه ازشون وگرنه چه ضرورتی داشته گفتنش که خصوصن در پایان اومده و در طول ترانه اشاره ای بهش نشده یا مثلن این بیت منظورش رسا نیست روی آسمون هم نمک می زَنَن/واسه زخم دل ها کتَک می زنن میدونی یه چیزی توو ذهنت هست و مینویسی ولی حواست نیست که دیگران پیش زمینه ذهنیتو ندارن پس باید توضیحاتت روشن تر و بهتر باشه و موجز و مختصر ببخشید اگه زیاد گفتم و یا ایراد گگرفتم چون دعوتم کردی نظر بدم گفتم و همیشه نظراتم یا به اصطلاح نقد هام رو با مورد میگم و وقت میذارم روی ترانه و خودمم میدونم ایرادم زیاده و اگر پیشرفتی داشتم بخاطر نکاتی بوده که توی نقدها دوستان بهم گفتن موفق باشی @};- @};- @};-
    • میلاد ماهیار خیلی ممنونم از وقتی که گذاشتی ونقد برام نوشتی....ازت ممنونم...سعی میکنم تو کارای بعدیم استفاده کنم....فقط من از کار ایشون ناراحت شدم چون دقیقا اولش از کامنت هایی که من برای ترانه های دیگه واسه نقد سازنده گذاشته بودم استفاده کرده بود دقیقا این قسمت " منوببخشید اینجوری حرف میزنم شما به بنده لطف داشتید و ترانه بنده رو مورد لطفتون قرار دادید ولی اگه دروغ بنویسم خیانته" البته من اینارو مودبانه تر زیر کار بعضی از دوستان نوشته بودم...بعدش ایشون دلیلی نیاورده بودن...راجب هم قطار پیاز بودن منظورم نشون دادن الکی بودن همون اشکه که ایشون گفته بودن کلا یعنی چی...حق با شماست شاید بار معنایی رو تضعیف کرده ولی نشون دهنده الکی بودن اشک هم هست...همم در مورد شعر بودن هم باهات یه جورایی موافقم چون من شعرم زیاد میگم و اگه اسممو گوگل کنید حتما می بینید اما باور کن اصلا زیاد به قافیه فکر نمی کردم یهو می اومد برای نشون دادن منظورم اما حق با توئه سعی می کنم درستش کنم ارتباط زمانی رو. در مورد اون بیتی که فرمودین کتک میزنن...قبلش گفتم که آدما تک تک از هم جدا...فضای اول هم تو تفکری که داشتم به نژاد انسان و وسعت دلش(دریا) اشاره داشته نه تنها یه آدم خاص که در آخر ترانه هم رعایت شده و فکر میکنم محور طولی رو رعایت کرده باشم و اگه در آخر هم از عبارات اولیه تقریبا استفاده شده منظور این بوده که در طول زمان چیزی تغییر نکرده و تباهی دل و عمر همونجوری که بوده باقی مونده ...در هر صورت حق با خواننده اثر هست و وقتی من یه کار رو انتشار دادم حق ندارم ازش دفاع کنم مگه اینکه حرف غیر منطقی بزنن و حرفهای شما کاملا منطقی هستن @};- بعدش خوب کاری کردی زیاد گفتی و ایراد گرفتی خیلی خوشحال میشم بازم اینکارو بکنی چون کمکم میکنه بهتر بنویسم...خیلی هم ممنونم از وقتی که گذاشتی @};-
      • مهدی کامرانی خواهش و ممنون از توجه و پذیرفتنت ببخش اگه حرفی زدم که درست نبوده و خارج از ترانه @};- البته دلیل نمیشه حرفام درست باشه منم مث خودت ترانه میگم و اشتباهاتم زیاده و فقط خواستم نظراتمو بگم @};- @};- @};-
  • علی ادریس زاده درود مهیار عزیز.ممنون از دعوتت.یه بار دیگه نظر گذاشتم انگار ثبت نشد.ریتم و سبک کارت واسم جدید بود و بیشتر به همین قسمتش لایک دادم.ترجیع بند هم دوست داشتم.شادی و آرامش نصیبت دوستم... @};-
  • فریبا رئیسی ترانه ی زیبایی بود اما اگر از زبان معیار استفاده نمیکردید بهتر بود @};- @};-
  • سامان جاويدان خلاصه بگم، زندگی ناخوشه داره مردم و رو زمین می کُشه نه اون مرگی که با کفن ساده شد یه زنده که روز مرگِش آماده شد
  • سامان جاويدان سلام عزیز دوستان گفتنی ها رو گفتند خوندمت زیبا بود . به امید بهترینات داداشم . این قسمتو خیلی دوست داشتم ومیپسندمش. @};-
  • امیرعلی تاج ترانه زیبایی بود ولی سخت بشه ملودی براش ساخت
  • سعیده پورمحمد سلام ميلاد جان راستش اومده بودم كه صادقانه نظر بدم و هر مشكلي كه به چشمم خورد و براي كمك بهت بگم اما وقتي جواب هايي كه به نقدهاي بچه ها داده بودي رو خوندم نظرم عوض شد و ترس برم داشت! همين قدر بگم كه كارت خالي از ايراد نيست و يه سري مشكلاتي داره كه اگه ناراحت نشي در فرصتي دوباره برات مي نويسم. @};-
    • میلاد ماهیار من ناراخت نمیشم به خدا اگه نظری داری بگو...ضمنا فقط به یکی از بچه ها جواب تند دادم چون با منظور قبلی نوشته بود جوابمو به آقای حسنی بخون اصلا تند نیست @};-
  • مهدی مهدی پور سلام .ممنون زیبا بود =D>
  • محمد ثلاثی =D> =D> @};-
  • مصطفی پیرداده سلام اقای ماهیار منوببخشید اینجوری حرف میزنم شما به بنده لطف داشتید و ترانه بنده رو مورد لطفتون قرار دادید ولی اگه دروغ بنویسم خیانته کار از همون بیتهای اول و دوم لنگ میزنه یه قایق، یه آدم، کریه و سیاه یه دشنه، یه تور و ، یه مقدار، کاه یه ماهیش زیادیه کجا رفته اون قصه های نیاز هم اشک ها،هم قطارِ پیاز میلاد جان قطار پیاز به چه معناست اصلا قابل هضم نیست یا یکی کرگدن را به پوست یعنی چی و خیلی جاهای دیگه..... من واقعا معذرت میخوام ولی این چیزی که نوشتید خیلی کار داره @};-
    • میلاد ماهیار سلام دوست من اولا که من کار شما رو بد ندیدم...دوما اگر جایی چیزی برای ترانه ای بنویسم به قصد بهتر شدن کار می نویسم و چه خوبه که دوستان بدون قصد و نظری جهت بهبود کار بنویسن نه مثل شما که بهتون بر خورده و فقط اومدید که ایراد بگیرید و بلد هم نیستید چی بگید یا چه ایرادی بگیرید البته از آدمی که دو روزه تو این کاره انتظار بیشتری نمیشه داشت @};- اما ایراداتون...یه ماهیش از نظر معنایی برای نشون دادن روزی بخور نمیریه که آدما دارن از این نظر زیادی نیست از نظر ریتم هم به کاری که من نوشتم تو سبک راک هستش و می خوره اگه میخوای اشکال وزنی بگیری که واسه ترانه اشکال وزنی گرفتن کلا اشتباهه چون برای تلفیق با موسیقی اومده ضمنا اون قسمت از کار نو هستش و کلا مشکلی نداره پس این از اولین ایراد پوچ و غیر منطقیتون در مورد هم قطار پیاز بودن هم می دونید که وقتی پیاز پاک میشه اشک آدم رو در میاره و منظور از این بیت این بوده که گریه ها از روی نیاز نیست و الکیه حالا اگر متوجه نمی شید مشکل از شماست چون واقعا بیت ساده ای هستش یکی کرگدن را به پوست اگر بدونید که یه ضرب المثلی هست که می گن یارو مثل کرگدن پوستش کلفته حالا این توش بزرگنمایی داره میگه یارو اینقدر پوست کلفته که هیچ احساسی حالیش نیست حالا بازم نظری دارید یا اینقدر عصبانی هستید که از نظر منطقی کور شدید می تونید مشکل ببینیدش و خیلی جاهای دیگتون هم حتما مثل همین بی معنیه دوست من ، ادعا ندارم که کارم بی نقصه اما وقتی میخوای نقد کنی اول دانشش رو داشته باش بعد هم درست نقد کن منم واقعا معذرت میخوام اینقدر عصبانیت کردم که بدون تفکر اومدی این چرت و پرت ها رو نوشتید .ضمنا خودتون خیلی کار دارید @};-
  • مسعود حسنی ترانه ی بسیار زیبا و خوش آهنگیه آقای ماهیار فقط یکی از ابیات به نظرم از نظر زبانی به این ترانه نمی خوره خلاصه بگم، زندگی ناخوشه داره مردم و رو زمین می کُشه
    • میلاد ماهیار سپاس از نظرتون به نظر من با ریتم راکی که من برای این ترانه در نظر دارم مشکلی از نظر زبانی پیدا نکردم لطفا بیشتر توضیح بدید
      • مسعود حسنی راستش من موقع خوندن ترانه تون اصلا ذهنم سمت راک نرفت . اما الانم که خوندم بازم به نظرم جز همون بیتی که اشاره کردم و یکی دو بیت دیگه بقیه به راک نمی خورن . البته نظر شخصیمه و تو موسیقی راک اصیل سررشته ای ندارم . اما مثلا با سبک رضا یزدانی یا گروه ده ویز که راک ایرانی رو اجرا می کنن به نظرم ترانه تون سازگار نیست . میدونید که تلخی و خشونت و اعتراض از ویژگی های موسیقی راک هستن . اما ترانه ی شما لطافت بیشتری تا راک داره . من این ترانه ی شما رو وقتی با موسیقی کلاسیک و صدای عصار تو ذهنم تجسم می کنم بیشتر احساسم برانگیخته میشه . البته بحث فقط سر احساس و سلیقه نیست دلیل هم داره . مثلا به این بیت ترانه تون توجه بفرمایید یکی اشک تمساح، یکی کرگدن را به پوست کجا گم شده، معنی ِ خوب ِ دوست در این بیت خصوصا مصرع اول شباهت زیادی هست با اشعار فردوسی و سبک او که شاعری حماسه سرا بود . ترانه تون تلخ و اعتراضی هست اما خشونتش به نظرم برای سبک راک خیلی کمه . اما همون طور که خدمتتون عرض کردم بسیار زیبا و موزیکال هست .
      • میلاد ماهیار ممنون از شما، توی سبکی که ایرانی هایی که اشاره کردید راک رو میخونن حق با شما هست اما در موسیقی رپ این چیزهایی که گفتید صدق می کنه (تلخی و خشونت واعتراض+...) اما در موسیقی دنیا راک، فقط به منظورهایی که گفتید استفاده نمیشه من ریتم رو گفتم خدمتتون راکه یعنی نوع خاصی از 2/4 هستش ...خوانش با صدای استاد عصار هم زیباست و با ریتم هایی که ایشون میخوندن به موسیقی می شینه البته همون قسمتی که شما در کامنت اول گفته بودید یه مقدار ناسازگاری داره.در هر صورت من فکر می کنم حق با شما باشه چون من اگه شعری می گم به زبان فارسی باید انتظار داشته باشم که یه خواننده ایرانی بخونه و باید این چیزایی که شما فرمودین رو رعایت کنم...ممنون از توجه و نظرتون :-x @};-
  • مجید صادقی سلام میلادجان ترانه زیبایی بود با ترکیبات عالی مریس همه کشتی ساختن روی دریای دل همه کشتی ساختن رو دریای دل به نظرم بهتر باشه =D>
  • حسین خزایی خلاصه بگم، زندگی ناخوشه داره مردم و رو زمین می کُشه =D> =D> @};- @};-
  • میلاد ماهیار دوستان نظری ندارن؟...اشکالی موردی چیزی؟! :-S
  • سهیل پیلتن درود جناب ماهیار کار زیبایی بود از خواندنش لذت بردم سپاس موفق و پیروز باشید @};-
  • متین آماده یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه همینه عزیزم،یه عمر ِ تباه زیبا بود.موفق باشید آقای ماهیار =D> =D> =D> =D>
  • رشید رزین قلم با سلام ترانه ریبایی سرودید @};- @};- =D> =D>
  • فریبا سید موسوی یه چَشم و یه اشک و یه دنیا نگاه یه بخت و یه سایه ، یه پیمانه آه که می شینه روی ِ یه عمرِ تباه =D> =D> =D> @};- @};- @};- …..