ساعت شکسته
هیچ میدونی انتظارت خیلی سخته؟
تا بیای، ساعت ِاین خونه شکسته؟
خیلی منتظر شدم، بیا یی پیشم
آخه با ندیدنت دیوونه میشم
ساعت خونه بهم گفت دیگه دیره
اون نیومد.بیخودی عمر ِتو میره
اون بهم دروغکی گفت که تو رفتی
آخرین حرفاتو گوش ِ من میگفتی
اون میخواست عشقتو از دلم بگیره
اون ندونست که دلم بهت اسیره
آخرین ساعت ِ این خونه ی ما بود
من شکستم،آخه اونم بی وفا بود
با یه ضربه جای تو، شکستم اونو
دیگه لازم ندارم وقت و زمونو