غرور
توی چشمای ِتو بازم
یه غرور بی صدا بود
منو دوس داشتی و اما
یه غرور میون ما بود
از سکوت ِ رو ی لبهات
دیگه فهمیدم که میری
من بازم تنها میمونم
توی ِ حسرت واسیری
چشامو بستم نبینم
چطوری میری عزیزم
تو خودت هم نمیخواستی
من واست اشکی بریزم
نتونستم تاب بیارم
دیگه بغضم ُ شکستم
گونه هام دوباره خیس شد
دیگه چشمامُ نبستم
رفتی و تو غصه موندم
یه غرور ببین چه ها کرد
هر دومون موندیم تو تردید
عشق ُ این وسط فدا کرد
ترانه از:سعید غمخوار