(علی واکسی )

(تقدیم به علی واکسی خودم و همه علی واکسی های با غیرت)

طفلکی سنی نداره اما صد ساله که پیره

پیرهنش دست دوزه میگه پدرش واسش میگیره

پدرش پیرو مریضه عمریه پاش لب گوره

خونشونم روی دریاست اما خیلی سوت و کوره

مادرش دق کرده میگه خونه تو بهشت گرفته

ذکر رحمان و رحیمش هنوز ازیادش نرفته

چارده پونزده سالی داره اما پونصد ساله مَرده

روی دوشش پینه بسته جای کوله بارِ درده

صورتش کثیف و واکسی دلی صاف و ساده داره

واسه نونی درآوردن رو به هیچکی نمیاره

علی واکسی واسه باباش داره جونشو میزاره

که بتونه سرسفرش چندتا لقمه نون بیاره

جز خدا کسی نداره سرروشونه هاش بزاره

وقتی جعبه واکسیاشو شبا زیر سر میزاره

(قافیه بیت آخر رو به بزرگی خودتون ببخشید چون این بیت رو خیلی دوست داشتم )

https://www.academytaraneh.com/43457کپی شد!
1411
۱۱۱