گاهی وقتا که هیچ حسی…
گاهی وقتا که هیچ حسی نیس
عشق عین تنفرت میشه
هیچکس دردتو نمی فهمه
قرص های تو دکترت میشه
توو خودت ذره ذره میسوزی
سوزشت رو پماد می فهمه
سنش از پیرمردها کم نیس
بچه ای که زیاد می فهمه
خودکشی چیز خوبیه اما
عشق تا باشه زندگی بد نیس
غصه خوردم که مست شم بی تو
الکله غصه صفر درصد نیس
جلوی تو نمیشه محکم بود
میشکنه اونکه استوارتره
تو نباشی به مرگ می خندم
زندگی بی تو گریه دارتره
حل میشه مشکلات تو وقتی
عاشقونه تو رو بغل می کنه
مشکلات منم همین قرصا
با یه لیوان آب حل می کنه
گاهی وقتا که هیچ حسی نیس
عشق عین تنفرت میشه
هیچکس دردتو نمی فهمه
قرص های تو دکترت میشه…
-
آفرین تصاویر واقعا زیبایی داشت سوزشت رو پماد می فهمه... و یک نکته: به جای کسره ای که جانشین «است» شده ما از «ه» استفاده می کنیم مثلا می گوییم «هوا سرده» یا «شب سیاهه» اما برای کسره ی معمولی اصلا در میانه ی کلام از «ها غیرملفوظ» استفاده نمی کنیم پس بنویس: «الکل ِ غصه»
-
آفرین تصاویر واقعا زیبایی داشت
-
سلام شعرای زیبایی داری ولی چرا همیشه این قرص توی شعرات هست؟حالا دیگه این جعبه ی قرصات تموم نشده؟؟؟ ممنونم @};-
مطالب پیشنهادی