بانوی اسفندی
تو اوج گرمی مرداد
پر از سرمای اسفندم
شاید روزی بشه بانو
به دست تو بپیوندم
یه زخم مهلک و کاری
ازت جامونده رو سینه م
مدارا کن که من تنهام
مدارا کن که من اینم
ببین بی تو دلم خونه
ببین بارونیه شبهام
بیا بانوی اسفندی
که من تنها تورو میخوام
تماشا کن چه طوفانی
توی قلبم به پا کردی
گذشتی از من بی کس
گذشتی، رفتی با سردی
تورو داد می زنن هر روز
درو دیوار این خونه
بدون تا وقتی برگردی
دلم آروم نمی مونه
ببین بی تو دلم خونه
ببین بارونیه شبهام
بیا بانوی اسفندی
که من تنها تورو می خوام