اشکاتو هیچ دستی نمی نویسه
وقتی که نیمه ت توی چنگ گرگه
وقتی غمت قد ِ خدا بزرگه
وقتی صدات در نمیاد، گرفته
وقتی لبات با قفل ِ زنگی چفته
دردتو وقتی هیچ کسی ندونه
وقتی بهت هرجا بگن دیوونه
وقتی که پشتت پشت ِ هم بلرزه
به خاطر ِ صد تا نگاه ِ هرزه
وقتی که حقتو ازت گرفتن
ازت هزار و یک غلط گرفتن
وقتی که دنیا تو رو پس میزنه
موقع ِ باختت سوت و دس می زنه
وقتی سکوتت می شه حکم جلبت
تا ساده تر پا بذارن رو قلبت
تحملش سخته ولی ممکنه
تا وقتی نیمه ت به دلت مومنه
تا وقتی هست … حتی تو چنگ ِ گرگا…
تا وقتی چشماشو می بینی …اما…
وقتی که نیمه تم ازت بگیرن
از عشق پاکتون غلط بگیرن
اینجاس که بغضت مثه گریه خیسه
اشکاتو هیچ دستی نمی نویسه…
دیگه نمی شه دردو طاقت آورد
نمی شه… اینجاس که فقط باید مرد
شهریور ۱۳۸۹