بوی خون
تو افکارم که می گردم
هنوزم بوی خون میدی
همش افسوس پر دردم
تو این راهو نشون میدی
نمی دونی چه شب هایی
که ازدوریت میشم خسته
بازم چشمامو میشورم
چشمام این جور میشه بسته
بازم اشکام که میرزه
دیگه داغون داغونم
چشام هم حس بارونه
ولی دیگه نمی تونم
نمی خام باورش سخته
دیگه تو بر نمی گردی
تو اون لحظه که داغونم
میخوام از تو که برگردی
-
خوش اومدی دوست عزیز بنویس زیباتر از همیشه @};-
-
سلام جناب باغیشینی ترانه ی خوبتون رو خوندم و منتظر آثار بعدی شما هستم. مانا باشید @};-
-
خوش اومدی محمد رضای عزیز امیدوارم شاهد کارای بهتری باشم ازت @};- @};- @};- تو افکارم که می گردم هنوزم بوی خون میدی همش افسوس پر دردم تو این راهو نشون میدی(ارتباطی میان مصراع اول و دوم ندیدم) ....................................... نمی خام باورش سخته دیگه تو بر نمی گردی تو اون لحظه که داغونم میخوام از تو که برگردی(قافیه نبودا) برخلاف خانم اکبری من تصویر خاصی ندیدم :-? اما به کارهای بعدی شما امید دارم 8-> موفق باشی
-
سلام آقای باغیشنی ترانتون رو دوس داشتم... @};-
مطالب پیشنهادی