پدرم سلطان دردام
( تقدیم به همه پدرای زحمتکش )
وقتی کوه روی دوشت داره جون میده میمره
پیش تو درد یه دنیا کوچیکه خیلی حقیره
وقتی بغض توی سینت حبسه هرروز و همیشه
به تو احساسی که دارم هیچ جوری عوض نمیشه
تو خود خدای صبری تو پر از نور امیدی
تو به قلب خسته ی من شوق زندگی رو میدی
پدرم روح خدای ای مرهم شکستگی هام
همدم روزای خستم ای پناه خستگی هام
خواستنٍ نخواستنیهام پدرم سلطان دردام
مهد درد و استقامت ای تو پشت من و فردام
اگه سفری دلت رو یه روزی بزاری واشه
دل دنیا غم میگیره چه قیامتی به پاشه
شرح حال و درک دردات کیه جز خدا بدونه
به خودت قسم که قلبم قدر درداتو میدونه
واسه ی گفتنٍ از تو قاصره زبون خستم
تو ببخش اگه یه عمری کمر تورو شکستم