آهای خدای زندگیم…
فکروخیال تو شده،سازونوایِ زندگیم
رحمی بکن به قلب من،آهای خدای زندگیم
کاش می شدی رفیق من تو این زمونه ی غریب
کاش می شدی سهم دلم، تا انتهای زندگیم
زخمی شده خیال من از عشق بی وصال تو
من از خیال تو چنین سوختم به پای زندگیم
هرگز نمی شنویی گلم تو این صدای خسته مو
هرگز به جایی نرسید،طبل ِ ندای زندگیم
انگار همه مرده بودند کسی نشد یاور من
شعله ی غم زبونه زد،این بود بهای زندگیم
خوندم نوای عاشقی تا غرق نابودی شدم
زندگیمم تباه شده، ببین کجای زندگیم
دلواپسم برای تو،اما تو دوری می کنی
من حاضرم تباه بشم،فقط برای زندگیم.
۹۰/۱۰/۱۰
پرویزکدخدایی
-
سلام پرویز جان احساس میکنم غزل ترانه های شما جون دارتر و زیبا ترن @};- @};- @};- وصال کمی خارج از محاوره بود و من هم در ترانه استفاده کردم قبلا :"> کار را دوس داشتم و فضاش جالب بود :-)
-
سلام جناب کدخدایی ترانه ی زیبا و دلنشینی بود با مهر @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی