هدیه
بقول فرهاد : وقتی که بچه بودیم غم بود ….اما کم بود !
…
به قول خودم برای گلایه از عید هیچوقت دیر نیست !
…
واسه من هدیه ی نوروز
یه بهار خسته اومد
برف وا مونده ی تنها
با دل شکسته اومد
گل شمدونی زخمی
توی گلدون نمیشینه
گریه مهمونمه هرشب
کسی نیست تا که ببینه
علت تنهایی من
دل نا رفیق سرده
توی کوچه های کهنه
پی بچه گیش میگرده
پی اون پدر بزرگی
که نگاش مثل یه ابره
دست پهنش روی شونه
آیه های گرم صبره
دیگه حرفای قشنگم
رسیده به آخر انگار
ندارم شعری که با اون
برسم به باور انگار
. . .
اما تو امیدوارم
شاد و خندون بوده باشی
از دلت نفرت و غم رو
سر سال زدوده باشی.
-
درود این ترانه تونو خیلی دوست داشتم =D> تصویر قشنگی داشت و هوا و واژه ها ی تازه: برف وا مونده ی تنها با دل شکسته اومد " =D> راستی جناب پناه زاده میخواستم بگم امیدوارم دعام کرده باشید تا بتونم بگم شاید از دعای خیر شما بود که زندگیم تو نفسهای آخر به شماره افتاد و نجات پیدا کرد ............ ممنونم بابت همه چی و منتظر کارای زیبای بعدیتون @};-
-
سلام استاد عزیزم..واقعاً لذت می برم از اینهمه زیبایی...عالی بود +لایک @};-
-
گریه مهمونمه هرشب..... کسی نیست تا که ببینه.... فوق العاده بود.... از دلم نوشتین، عاشقانه بر دلم نشست. با مهر @};- @};- @};-
-
خب انگار این داره یه قانون میشه که هرچیزی که شما مینویسید بی شک زیباست و پر از احساس @};- @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی