اسب . باران . ترانه
بازگرد ای سکوت مه آلود
تا شبٍ دیگری مثل رویا
بوی آن تک درخت تناور
پر کند کلبه را راهها – را
. . .
بازگرد ای پر از بغض رفتن
از سکوت شب سرد مرده
از تمنای آئینه با سنگ
در حریم دلی زخم خورده.
…
بازگرد ای صدای پرنده
تکیه گاه نگاه غریبت
خوابهای مرا جستجو کن
در پریشانی عنقریبت!
…
بازگرد ای غم آلودٍ تنها
در مسیر شب بی گناهت
هر ترانه بخواند سپید است
ماه با لحن موی سیاهت
…
بازگردی اگر مادر ایل
می سراید برایت ترانه
با صدای بهاری که در راه
اسب، باران ،شبی عاشقانه
-
جناب پناه زاده ترانه زیباتون رو خوندم و واقعن لذت بردم. @};- @};- @};-
-
خب این کار شما خیلی دلنشین بود ... من حدسم اینه که شما سپیدهای خوبی هم سروده باشید :-? این کار من را یاد کارهای فروغ انداخت و دل انگیز بود دوست عزیز @};- @};- @};-
-
زیبا @};- حس قشنگی بهم داد به لطافت ترنم بارون @};-
-
درود جناب پناه زاده خوشحالم که خواننده ی این ترانه ی زیبا بودم روحم تازه شد، حس و حال ترانه تون رو کاملاً درک کردم. عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااالی بود. با آرزوی بهترین ها @};- @};- @};-
مطالب پیشنهادی