زن
تو سرایندۀ اشعار نجیبی،
که ترانه رنگو بوشو از تو داره
تو نمایندۀ افعال اصیلی،
که خدا اسمتو با وضو میاره
زندگی آیۀ معصومِ نگاته،
مؤمنم به حجِ بی وقفۀ چشمت
راوی سورۀ محیوبِ درودت،
تو نمازم مملو از تکرارِ اسمت
شعرِ بی غلو غشِ عاطفه هایی،
که از اندوه غزل قافیه گویی
شکوه های نیِ غمبادِ صدامی،
که به آهنگ تنم رنگیو بویی
تو عزیز قصه های پر فروغی،
که به آغوش عسل طعمِ شریفی
مثل تندیس خدای عاشقایی،
که به صد غمزۀ گلواژه حریفی
…