ماه
یه شعر ساده
تو مث یه تیکه ماهی
توی تاریکی شبهام
تو مث سنگ صبوری
واسه ی این دل تنهام
تو دلت مثل یه دریاس
ولی من بی تو کویرم
با تو جون میگیره قلبم
چرا دستاتو نگیرم؟
تو مث یه وزن خوبی
واسه شعر درب و داغون
وای چه دنیای قشنگی
منو تو به زیر بارون
تویی اون تبسم گل
تو چشات پاک و زلاله
من و تو توی یه کلبه
نگو اون لحظه محاله
تویی اون قشنگیه عشق
بی تو دنیام میشه تیره
تنها ارزوم همینه
که بشی به من تو خیره
من و تو توی یه کلبه
بزنه بارون به شیشه
بذار ادما بگن که
شده عشق ما کلیشه
-
زیبا بود @};- @};-
-
سلام @};- خوب بود ولی ترانه حرف جدیدی نداشت واسه گفتن در ضمن یه جاهایی مورد داشت که گوش مخاطب می زد: منو تو به زیر بارون" به زیر ! این اصلا جالب نیست از زیبایی ترانت کم کرده که بشی به من تو خیره" اینجام همینطور ! استفاده به جا از واژگان تاثیر مهمی تو زیبایی شعر داره مشکل کار شما فقط تو همین مورده این (به) کار دست ترانت داده ;)) :-?
-
ترانه تون هم زیبا بود هم با احساس =D> =D> =D>
-
تصاوير خوب بودن محمد جان؛دوستان شنيده ام كه صرفا اینگونه تصاوير را تكراري يا انتضاعي و هزار چيز ديگر ميگويند؛ اما ترانه ترانه است و تصوير تصوير است؛ كار شما روان و معاصر بود؛ موفق باشيد
مطالب پیشنهادی