مغروری…
راه رفتنت مثه نسیم
زمین ُ آروم می کنه
ریتم قشنگ قدمات
باز منو جادوم می کنه
وقتی تو رد میشی همه
نگاهشون سوی توء ِ
توکوچه مون،تا آسمون
کل ِ زمین بوی توء ِ
با چه امیدی اومدم
تا که سلامی بت بدم
بهت بگم دیونه مو
بدجوری عاشقت شدم
اما تو ردشدی ازم
ندیدی چشمون منو
ندیدی دیوونگی ُ
حال ِ پریشون منو
مغروری و نمی بینی
این همه دیوونگیُ
حیف که گلم نمیدونی
تباه شده زندگی ُ
عمری به پات نشسته مو
تنها شدی بهونه مو
داری تو ویرون می کنی
اون غرور مردونه مو
محتاج یاری سبزتون هستم…
لطفا ترانه مو نقد کنید%