برای تانگو…
بحران بوسه با تو تمومه
صلح جهانی هم برقراره
نرخ طلا باز سقوط می کنه
وقتی که چشمات نم نم می باره
وقتی می رقصی مارلون براندو
برای تانگو از قبر پا می شه
حیف نمی دونه این دست منه
که تو دست تو فقط جا می شه
کانت و هگل و هر چی فیلسوفه
تو پیچ و تاب موی تو مونده
کریس دی برگ لیدی این ردُ
واسه پیرهن سرخ تو خونده
پنجره های خونتُ ببند
ماکروسافت داره ورشکست می شه
وقتی می خندی گزارش اون
توی سی ان ان دست به دست می شه
اسممُ بگو تا شر بخوابه
تا شب بدونه تو ماه منی
تموم دنیا با من رقیبن
بذار بدونن همراه منی…