شمع…
…… شمع……
داریم از همدیگه تفریق می شیم
یِهُو دنیــای مــا تاریــک می شـه
تمومِ “شمعا” رو نذر تو کردم
…
خدا همراهِ چشماته همیشه
شاید یک هفته غمگین باشی اما
تو عادت می کنی بی من بمونی
برو عکس منو از قاب بردار
شاید مثل من اینجوری بتونی . . .
برو که راهمون با هم یکی نیست
می خوام اما نمیشه با تو باشم
به بَچَّت که یه روز از “من” می پُرسه
بگو می شد نذاری که جدا شم
+زهــــــــرا خیراللهی+
91/۹/۵
17:۳۰