عزیزم,عشق منی
هرگز نتونستم بگم، من چقد دوسِت دارم
حیف شد که تو نمیدونی من چقد دوسِت دارم
گفتی بهم عاشقمی ؛ بی من محاله زندگیت
گفتی چشماتو ببند، بشمار تا صد دوسِت دارم
نمیدونی که زندگیم بسته به احساس ِ توء
رشته ی افکار دلم، تو باغچه ی یاس ِ توء
من تورو دوس دارمت قدِ خودم ،قد ِخدا
هرچی ترانه دارمم، اینو بدون واس ِ توء
جرات ندارم بگمت احساس کهنه ی دل ُ
جرات ندارم بدَمـِت کلیدِ خونه ی ِ دلُ
می دونم بی خبری از عشق دیرینه ی من
داره پژمرده میشه ریشه ی پونه ی دلُ
وقتی توغصت می گیره بذا به جات گریه کنم
دنبال یه فرصتمم ، به شونه هات تکیه کنم
تا به حال دوبار شده دستاتو من لمس بکنم
دوس دارم آغوشم و، فقط به تو هدیه کنم
فکر توام خیلی شبا ، نکنه که کابوس ببینی
تاصبح خوابت نبره تنهایی تو رج بزنی
همیشه از خدا میخوام منو تو خوابت ببره
میخوام تو خوابت بگمت؛عزیزم عشق منی
-
سلام آقای کدخدایی ترانه ی زیبایی بود+ @};-
-
زیبا بود. ممنون @};-
-
زیبا و پراحساس بود =D> =D> =D> یه کوچولو با مجید موافقم. :-) لایییییک ;))
-
خب استاد عزيز من باز هم با احساس ناب ترانه نوشته؛ ضعفهايي داره كار؛ دوگانگي زبان؛ بي وزني ؛ قافيه؛ اما تصوير بود؛ ارتباط با ترانه سخت نبود و با عمران موافقم ؛ موفق باشيد @};- @};- @};-
-
سلام پرویز جان..حس قویی داشت و خیلی برام لذت داشت.. @};- @};- +لایک @};-
-
دوس داشتم این ترانه ی زیبارو لایک شد @};-