ترانه ی ۷ : گریز از پایان
مــنـتـظـرم پـایـانـه مـــن از پـایـان گـریــزون
مـــثــل امـیـد موندن تــو فــصــل بـرگ ریزون
قـلبم درگـیر عشـقـت ذهـنـم مغـشـوش و بیمـار
ذهـنـم حـتی با خیالت آروم مـی گــیـره انـگــار
من مست چشماتم اما از شعـرم حـسـی نگرفتی
این عشق مجنون وار رو انــگــار جـدی نـگـرفـتی
نگام با عشق دنبال چشات نگات بی عشق جای دیگه
قـلـب مـنـه تتو دستـات دستـات قلـبمـو جـا نمـیده
سـایه ی شـوم تنـهـایی روی شـبـهـای قـلـبـم بود
بیـا خـورشید شبـای من باور کن عشق, بیا تو زود
اگه نجـات نـدی مـنـو فراموشم کنی واسه همیشه
قلب سادم بی عشق تو شکی نیست فاحشه می شه
لطف کنید و انتقاد کنید
-
سلام، من تصمیم گرفتم کارای دوستان رو دیگه نقد نکنم اما کارت خوب بود با کمی ایراد وزنی و هجایی یه کم با ریتم بخونیش ایرادها میاد تو دستت موفق باشی @};-
-
سلام جناب سلطان زاده خوب بود ایشالا بهتر از این هم میشه. موفق باشید @};-
مطالب پیشنهادی