شبیه درد…
همیشه آیْنه قوز کرده / شبیه درد میخنده
ردیف دندونایی که / نشسته زرد میخنده
لبایی که کتک خوردهس / کبوده باز لت و پاره
الفبایی که تف کرده / تمومش فحش و لیچاره
ریهش اسقاطیه اما / نمیره توو کَتِش اصلاً
یه پاکت توی جیباشه / همش تیر میکشه بهمن!
توو رگهاش میره میفهمه / تکامل حرف مفتیه
حقوق شهروندی هم / براش حرف کُلفتیه
همه اینجا مساویَن / ولی بعضی مساویتر!
به زور حقِتُ میگیری / توو قانونای گاویتر!
رکود نرخِ مرگ و میر / غم قصاب و غساله
تعادل میشه با مردن / آقا گرگه، پسرخاله!
داره خم میشه آیینه / تقعر توی چشماشه
بلاتکلیف و سر در گم / یه انگش مونده رو ماشه.