تصویر دستات
من این آرامشو امروز
به دستای تو مدیونم
اگه هم حس من باشی
تا هستم با تو می مونم
تو دستای تو حسی هست
که توی عمق این تردید
یه اطمینان به من میده
برای جنگ با تقدیر
زمستونا برای من
با دستات میشه فروردین
بیا باهم از این بن بست
به سمت عشق برگردیم
تو روزایی که پردردم
یا اون وقتی که خاموشم
با دستای تو ای بانو
از این غصه رها می شم
تو دستای منو دریاب
تا تو بیراهه پیدا شم
توی این خونه تاریک
به دستای تو محتاجم
تمام سطر سطر من
با دستای تو معنا شد
تو این بحران بی عشقی
یه حس پاک پیدا شد
تو دستای لطیف تو
حماسه منعکس می شه
دلیل مرگ تنهایی
شکوه بودنت میشه
به لمس تو جهان پر شد
از این احساس پاک تو
ستاره نورو پیدا کرد
با اون برق چشای تو
تا که تصویر دستات هست
به شعر من نیازی نیست
قلم شرمنده شد ازتو
غزل واسه تو کافی نیست