ترانه
سایه
زخمیترم با تو
از بس که بیرحمی
از بس که زیبایی
از بس نمیفهمی
زخمیترم با تو
ای عشقِ نفرینی
یک بار میخندی
بیوقفه غمگینی
این سایهیِ شومه
خاطرهتو بردار
از ما فقط مونده
یک قاب رو دیوار
هر خندهیِ تلخ و
افسوس و اندوه و
حرفایِ کوتاه و
بغضایِ انبوه و …
از آبیِ چشمات
از خونهمون دارم
از وسعتِ این عشق
بیزارِ بیزارم … !
این سایهیِ شومه
خاطرهتو بردار
از ما فقط مونده
یک قاب رو دیوار
منان اکبری