برگه آزمایش
وقتی نفس هات شکل آه میشن
وقتی که میدزدی ازم روت و
با یه روبان ساده ی مشکی
جمع میکنی پشت سرت موت و
حال دلت معلومه که خوش نیست
درمونده ای انگار کم آوردی
شرمنده تم جون خودم ، ای کاش!
انقد برام غصه نمی خوردی
دستات میلرزن از پریشونی
انگار غمت سنگینه خانومم
آوار میشه رو سرم دنیا
وقتی چشات غمگینه خانومم
دکتر یه چیزی رو هوا گفته
اون برگه ی آزمایش و ول کن
اکسیر عشقت زندگی بخشه
با خنده هات این بخش و کامل کن
وقتی میخندی قلبم آرومه
با دردهام مردونه می جنگم
یک لحظه با تو قد یک عمره
لبخند بزن زیبای دلتنگم
هر چی خدا میخواد همون میشه
من هم که راضی یم به این تقدیر
خنده ت دوای دردمه جای
این قرص های تلخ بی تاثیر !