معما
شباهت من و تو یک بغل معما داشت
شباهت من و تو یک بغل معما داشت خلاصه ساده بگویم هزار معنا داشت
شباهت من و تو یک بغل معما داشت
خلاصه ساده بگویم هزار معنا داشت
شبیه خنده ی تو گاه خنده میکردم
که خنده های تو از دور هم تماشا
داشت
ببین چه دلخوشی ساده ای که یادت را
درون سینه دلم تا همیشه بر پا داشت
تو راز عشق پر آوازه ی منی ، دیدی؟
که دل چگونه وصال تو را تمنا داشت؟
هنوز عا شق چشم تو هستم ای آهو
و دل به پشت سرت می دوید اگر پا داشت
من وتو مثل دو رود به هم تنیده شدیم
که این دو عاشق دلبسته حکم دریا داشت
و سر نوشت من وتو به هم رقم زده شد
نه مثل قصه ی مجنون که ناز لیلا داشت
مرا ببخش اگر میشود کمی آرام
بخوان ادامه ی این شعر را اگر جا داشت