دختر شیرازی ۲

ّ( وقتِ وداع )

مثلِ غروبِ جمعه ها
غمگینِ غمگینم
اَز بَس چشام باریده
جایی رو نمیبینم

بد دردیه دردِ نبودت
چاره ای هم نیست
چیزی نمیتونه بده
بعدِ تو..تسکینم

یادت میاد ..پایین
شعرام ..اون گل قرمز؟
اون جمله ی.. با تو
همیشه ..بی تو نه..هرگز؟

با اینکه گفتی حاضری
عشقه خیالیم شی
اما  وِلم کردی و
رفتی.. بی خداحافظ !

رفتی و کردی این دل
از داشتنت محروم
من مثلِ دریا وحشی و
تو ساحلی..آروم

باید به اون مرتیکه ی
دکتر بگم فردا
این قرصهای خواب
تاثیری ندارن  رووم!

به هر طرف رو میکنم
دیوار میبینم
بعده تو توو دستام
فقط سیگار میبینم

تشکیل میشه رو سرم
اَبری غلیظ از دود
مابین اَبرا عکستو
هر بار میبینم

این عشقه یا دیوونگی؟
یا شایدم هر دو
دیگه به کی باید بگم
این قصه ی دردو؟

هیچی نمیتونه توو این
دنیا به غیر از عشق
که خم کنه اینقدر راحت
پشت یک مردو

مثل غروبه جمعه ها
بازم ا دلم تنگه
یک جای کار زندگیم
دور از تو میلنگه

این شعرها این ناله ها
بی معنیه پیشت؟
آخه..مگه جنس دلت
از آهن و سنگه؟

تو با سکوتت خط
قرمزهامو رد کردی
این عاشقو زندونیه
حبس ابد کردی

دیگه برات شعری نمیگم
پس خدا حافظ
اما بدون  با این دله
وامونده بد کردی

وقته وداعه آسمونم
داره می باره
میخوام بهت چیزی
بگم ..گریه نمیذاره

تنها دلیل زندگیم..
آهوی شیرازی
میرم…ولی دل
تا همیشه دوستت داره !

شاعر :
(  عباس مقدم )

https://www.academytaraneh.com/116058کپی شد!
311
۸
۲

  • vahidnouritaft درود عباس جانِ مقدم☃️ چقدر ابتدای شعرتون رو دوست داشتم? ????
  • رسول آدینه عباس جان سلام از بندهای اول خیلی خوشم اومد دختر شیرازی یک و شخصا بیشتر دوست داشتم وحس میکنم روایت تازه تری بود و استفاده هوشمندانه از تکرار حسش نیست که باعث میشد مخاطب عام خو بگیره به روایتش... بنظرم این کارم قشنگ بود ولی باید غیر از این دوبار بازم بخونم تا بتونم نقد در خوری کنم علی الحساب به همین اکتفا میکنم همیشه سلامت باشی
    • عباس مقدم درود رسول عزیزم.به نظرت احترام میذارم و خب البته که هر ترانه حس و حال خودشو داره و بله تصدیق میکنم حسش نیست موضوع تازه تری داره.همیشه از حضورت و شنیدن نظراتت خوشحال میشم برادر.سبز بمانی
  • حامد تقی خواه درکل خوب بود اما یکم میشد جمع و جور ترش کرد مثلا غمگین غمگینم / از بس که باریدم / چیزی نمیبینم / بد دردیه درت / هیچ چاره ای هم نیست //// در کل خوب میدونی ک هوادارتم
    • عباس مقدم درود.در مورد جمع و جور تر شدنش بله میشد اما من شخصا وقتی قلم به دست میگیرم. و مینویسم اختیار بیشتر دست دل و قلممه تا خودم و به بلند نویسی عادتی دیرینه دارم.در مورد اون مدلی هم که شما نوشتی خب بله میشه توی اون وزن هم نوشت اما سلیقه ی من و کلا ابیات نخستین این ترانه روی این وزن اومد و من هم تسلیم وار ادامه دادم.ارادتمندیم داداش.سبز بمانی
  • عليرضا عباسي سلام/خوب بود لایک/ ای عشق همه بهانه از توست/طبق معمول بحر طویل/بعضی قسمتها روو بود/از( داشتنت) محروم میتونست شاعرانه تر باشه/(تشکیل )میشه رو سرم/من مثل دریا وحشی/ معمولن صفت وحشی زیاد برای دریا به کار برده نمیشه/باید به اون (مرتیکه) ی/ این قسمت هم بی احترامی به صنف زحمت کش و دلسوز اطباء/اما کار خوبی بود امان از شیرازو وصف بی مثالش/
    • عباس مقدم درود علیرضای عزیزم.ممنون از حضور همیشگیت.و بله طبق معمول بحر طویل.در مورد رو بودن هم صحیح تودم اعتقاد دارم ترانه باید همه فهم باشه و گاهی هم رو. و اما در مورد دریای وحشی خب مسلما تعبیرش دریای طوفانیه و ما هم قرار نیست همیشه چیزی که معمول هست رو استفاده کنیم.ایراد تشکیل میشه رو سرم رو نفهمیدم چی بوده. و در اخر اهانتی به صنفی نبوده.ما توی کلام و محاوره بارها روزانه این کلمه مرتیکه رو میشنویم. .و توی ترانه هم به همه ی دکترا نسبت داده نشده .زبان یک عاشق شکست خورده شاید تندتر هم باشه از اون چیزی که من نوشتم..در پایان بازم قدردان حضور گرمتم برادر.سبز بمانی