کنار شط علقمه

یک ترانه ی دلی تقدیم به دخترای گلم
نازنین زهرا و یاسمین زهرای عزیزم

( کنار شط علقمه )

باز این منم..دور از همه
کنار شطِ علقمه
اینجا واسم عزیزترین
جا از تموم عالمه

خیر سرم توو کربلام
واسه زیارت حسین (ع)
همه چی خوبه..اما باز
حس میکنم یه چی کمه

حرم شلوغه این شبا
یه لحظه با خودم میگم
دختر عراقیه چقد
شبیه نازنینمه

اون یکی مثلِ یاسمین
راه میره…میخوره زمین
آخ که فدات بشم بابا
صدات هنوز توو گوشمه

آهای عزیزای دلم
فرشته های خوشگلم
فکر بابا پیش شماس
اگه خودش توو حرمه

هر جا که باشم..ازتون
محاله غافل بمونم
دنیای من بی شماها
دنیا که نیست..جهنمه

شاعر :
( عباس مقدم )
سه شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۳
شب ۲۳ رمضان و شب قدر
کربلا ی معلا

https://www.academytaraneh.com/115923کپی شد!
306
۱۵
۳

  • vahidnouritaft درود عباس جان☃️ خدا حفظ تون کنه برای هم❤️
  • سپيده رحمت خواه درود فراوان... هرآنچه از دل برآيد لاجرم بردل نشيند???
  • حامد تقی خواه نظرات رو خوندم واقعا برام جالب بود ، ببین عباس جان گاه شاعر نا خودآگاه اتفاقی در شعر رقم میزنه که شاید خودشم متوجهش نبوده و این زمین خوردن هم ازون جنس هست ، چه عامدانه بوده باشه جه نه بهرحال تلمیحه دیگه و اساسا به تعداد افرادی ک یه شعرو میخونن تعابیر مختلف حالا چه آگاه چ ناخود آگاه وجود داره و این خصوصیت شعره، یادمه تو شعر یوغ از مخاطب خواسته بودم بگه شخصیت اصلی ترانه زن هست یا مرد از دید اونها و بدنبال همین نگاه بودم بماند ک نظرات عجیبی هم اون لابلا بود مثلا یکی میگفت چون ترجیع بند " باید بروم دیگر ماندن ک شهامت نیست / این مرغک بد آواز سیمرغ سعادت نیست " هست چون مرغ گفتم مخاطب مرده ، حالا اون از دید مرغ و خروس دیده ? ولی کلا پس از انتشار یه اثر مالک اون مخاطب هست و با هر تعبیری ک در کار میبینه، شاد باشی داداشم
    • حامد تقی خواه لایکم شد برای دخترای گلت
      • عباس مقدم بله کاملا تایید میکنم و مخاطب حق داره برداشت خودشو داشته باشه.حرف من برای رسول عزیز این بود که شخصا موقع سرودن ترانه هیچ نیتی نداشتم تا کار رو ربطش بدم به مصائب کربلا و اینکه رسول عزیز یا هر مخاطب دیگه ای هر برداشتی داشته باشند برای من محترم خواهد بود. سبزبمانی
  • رسول آدینه عباس جان سلام دلی بود و بر دل بدجور نشست من با احترام خیلی زیاد به نظر علیرضای عزیزم یه عرضی داشتم اینکه اتفاقا عدم اشاره ی مستقیم به داستان مصیبت هایِ وارده بر دختر امام حسین ع و انعکاسِ این موضوع در دلتنگیِ یه پدر برای دختر خودش ،تو اون فضایی که داستان و روایت تاریخیش و هممون میدونیم نکته مثبت ماجراست.....قلمت موندگار...سایه ت برقرار
    • عليرضا عباسي رسول جان اگه در کنار دلتنگی بچه ها به غریبی بچه های امام حسین اشاره ای میشد خوب قضیه فرق میکرد اما شروع اثر و سکانس اول داستان تو حرمه و بعدش موضوع حول محور بچه های گل عباس عزیز میچرخه شاد و پیروز باشی.
      • رسول آدینه موافقم وجه شرحِ حال خودِ شاعر پر رنگ تره ولی تا جاییکه میگه یه دختر رو زمین میخوره،اینجا یه تلمیحی به اتفاقات تاریخیِ اون ماجرا شده البته علیرضا خودِ عباسم جایی که میگه خیرِ سرم تو کربلام اذعان داره به موضوعی که اشاره کردی نظر اولم یکم باید تعدیل بشه دقت لازم ونداشتم
    • عباس مقدم درود رسول عزیز و ممنون از اظهار لطفت.ببین توی این ترانه شاعر از خود واقعیش گفته.توی اون مکان همه اننظار دارن از شوق زیارت و سیر و سلوک عارفانه و ذکر مصیبت گفته بشه.اما شاعر حال دلشو گفته دلی که دلتنگ عزیزانشه.نخاسته نقاب بزنه و بگه یجور دیگه س .میدونم که بر خلاف تصور شاید جامعه س اما حقیقته. سبز بمانی دوست من
    • عباس مقدم و با عرض معذرت رسول جان اصلا تلمیحی در کار نبود.این ترانه کاملا وایعی سروده سده.یعنی بعد از زیارت حرم رفته بودم کنار شط و نشسته بودم و دلتنگ بچه هام شدم.یه دختر عراقی رو دیدم یاد نازنینم افتادم یه کوچولویی داشت بازی میکرد میخورد زمین یاد دختر کوچکم که همسن او بود افتادم و دقیقا همون لحظه گوشی رو برداستم و این ترانه رو نوشتم و همونجوری که اول ترانه ذکر کردم این یه کار کاملا دلی بود.و اصلا بنظر من هیچ ایرادی هم نداره ادم در مقدسترین جاها هم فکرش بره سمت چسزی که ربط به اون مکان نداشته باشه.و اصولا اختیار دل ادما دست خودشون نیس مخصوصا شاعرا ! سیز یمانید رفیقای باصفا
      • رسول آدینه اتفاقا خیلیم خوبه که تو اون فضاها هم آدم یاد عزیزای خودش باشه اصلا بحث همینه بدون توجه به خانواده هیچ کجای دنیا اون تقدس و لطافت محیطی رو نداره که البته بحثش مفصله.... خدا دست گلای قشنگت و نگه داره و سالیان سال کنار هم خوب و خوش باشید عباس عزیزم... ولی خب درسته کار دلیه منم برداشت شخصی خودم و نوشتم وقتی میخوندم یه تلمیح اینچنین داخلش مشاهده کردم که ترجیح این بود برداشت واقعی خودم و بگم.... اینکه بقیه چه برداشتی کنن آزادن وقبول دارم نگاهت و که متناسب اونچه میخای مینویسی نه در راستای اونچه ازت بخان واین خیلی نعمت بزرگیه....سرت سبز و سایه ت برقرار مرد
      • عباس مقدم صد البته که حرفت صحیحه و مخاطب حق داره برداشت خودشو داشته باشه رسول عزیزم.من فقط خواستم بگم خداییش اون لحظه فقط تحت تاثیر دلتنگی بودم و نخواستم ربطش بدم به محیط مقدس اونجا.همیشه از حضورت و نظرات خوبت خوشحال میشم جانه برادر
  • عليرضا عباسي درود بی پایان / با توجه به موضوع ترانه، انتظار داشتم بیشتر به فضای روحانی وجو معنوی حرم پرداخته شه، که کلا موضوع تغییرکرد /یه جورایی دلتنگی شما نسبت به نبود دخترای گلت بیشتر مشهوده /سالم و سلامت باشی کنار خانواده ی عزیزت
    • عباس مقدم درود علیرضای عزیزم و سپاس از حضورت برادر.و در مورد کلامت ببین اتفاقا نانتخاب نام ترانه هم اگاهانه بود.بله هر کسی هم اسم ترانه رو میخونه یاد مصایب کربلا میفته و فکر میکنه حتما موضوع هم همونه.اما خاستم به یه وجه دیگه توجه بدم افکارو.من خدا رو شاکرم که بارها و بارها زیارت اربعین قسمتم شده..و دیدم که خیلیا بجای استفاده از. اون فضا باشن بیشتر درگیر جای خواب و خوردن غذا و....هستن.و البته که این یک خصوصیت عادی برای انسان هست مثل همین دلتنگی یه پدر برای دختراش.و اونجایی که میگم خیر سرم دقیقا به خود واقعیم نهیب میزنم اما چه میشود کرد .ما انسانیم و دلتنگ شدن هم از خصوصیتهای ماست.حرف بسیار است و مجال اندک.سبز بمانی رفیق