ترانه
قهوه ☕️
تو از روبرو بيا و در كنار من بنشين كه از خنده هاى تو شيرين تر هيچ كيكى نيست
میروم در کافه اى دنج و گوشه اى مینشینم
قهوه ام را مینوشم و به چشمانت زل میزنم
نگاهم بین قهوه و چشمان قهوه ایت است
پیش خود هرآن، حرف از تغییر و تحول میزنم
فاصله ات دور نیست میز روبرویم هستى
در ذهن خودم قسمتى از گفت و گویم هستى
آیا کافیست داشتن تو فقط در پس ذهنم
با اینکه دل انگیزترین آروزیم هستى
دلم یک کیک شیرین، کنار قهوه میخواهد
دلم خندیدن هاى بى وقفه میخواهد
تو از روبرو بیا و در کنار من بنشین
که از خنده هاى تو شیرین تر هیچ کیکى نیست