موسی!
موسی! نگاه کن!
این ضجههای تلخ، فریاد مَردُمه
این خاک بخشی از
خاورمیانهی، رو نقشهها گُمه!
سرخیِ خونِشون
هم روسیاهیه، واسه منِ بشر
هم وقتی بیخیال↓
میشینیم آخرش، میسوزه خشک و تر
موسی! عصات کو؟
تا واژگون کنی، دریا رُ رو سَرت!
یا اون عصا رو باز
یه اژدهها کنی! ماره، دور و بَرت
آبو شکافتی
با صد بهونه هم، از نیل رد شدن
قوم تو خوب با
مظلومنمائیا، ظلمو بلد شدن
موسی! نگاه کن!
بعدِ تو باز هم، گوساله ساختن!
تاریخو دوره کن!
این قومْ دینِتو، پای چی باختن؟
توجیه خوبیه
عیسی به دین خود، موسی به دین خود
اما مگه میشه
کودککشی رُ دید و بیخیال شد؟
حقوق بی بشر!
یعنی که کور باش، یعنی سکوت کن
یعنی نفس نکش
هر جا بهت میگن، با سر سقوط کن
چشم تو آبی و
موی تو بور نیس، پس مرگ سَهمِته!
وقتی که یک با یک
گاهی مساوی نیس، تقصیرِ فهمِته!
این سرزمین ولی
یه گوشت قربونی، توو چنگ گرگ نیس
آبادیِ خونه
یه آرزوی دور، یا که بزرگ نیس
هرچند توی خاک
هی شعله میکشه، دردای سینهسوز
باز بذر زندگی
لای خرابهها، گُل میکنه یه روز.
#مهدی_دمیزاده #مهدیدمیزاده
#کودکان_غزه #کودکان #جنگ #غزه
کانال تلگرام اشعار و نوشتهها:
https://t.me/MehdiDamizadeh
صفحه اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mehdi_damizadeh