فصل سبز
فصل سبز
تو بهترین بهونه یی برای پیوندِ دلا...
تو بهترین بهونه ای
برای پیوندِ دِلا
خوش بو ترین گُل واژه ای
تویِ تمومِ واژه ها
تو انتهایِ حسرت و
تلخیِ هَرچی ماتمی
شروعِ نابِ زندگی
واسه تمومِ عالمی
به شوقِ دیدَنِت چِشام
روزه یِ بیداری گرفت
خوابُ خجالت زده کرد
ای فصلِ سبزِ پُر شِگِفت
باغم نمی سازی بهار
با شادی دمسازی بهار
قشنگیایِ دنیارو
تویی که می سازی بهار
با شبِ چارشنبه سوری
بازَم به پیشوازِت میام
زردیمُ می سپُرَم به باد
سُرخیمُ از خدا می خوام!
رَختِ چروکِ کهنه رو
از تَنِ ذِهنَم می کَنَم
تا سفره یِ هفت سینتُ
بِچینی رو خاکِ تَنَم
اُمیدو آرزومه که
یه سال رویایی باشه
خدا رویِ زندگیمون
بارونِ رَحمَت بِپاشه
با غم نِمی سازی بهار
با شادی دَمسازی بهار
قشنگیایِ دنیارو
تویی که می سازی بهار