جنگل سوخته
جنگل سوخته
هی آه نکش بند دلم پاره شود
بیراهه نرو تا دلم آواره شود
من در هیجانم که تو ترکم نکنی
از من بروی جان ز تن من برود
هی آه نکش بند دلم پاره شود
بیراهه نرو تا دلم آواره شود
من در هیجانم که تو ترکم نکنی
از من بروی جان ز تن من برود
کبریت نکش جنگل من سوخته است
قبل تو من آتش به خود افروخته ام
از من مگذر بعد تو آخر چه کنم
بر شانه ی خود عشق تو را دوخته ام
با تیشه بر این ریشه ی ما یار نزن
ویران شدن حالت ما را نشمار
بیمار شدم تا تو کنارم باشی
بر وسعت تنهایی من پا بگذار
این برج که روی نعش خود افتاده
شاید تو فقط دار و ندارش باشی
در سخت ترین حالت ویران شدنش
ای کاش بمانیو کنارش باشی