معصومیت

معصومیت

معصومیت

دستم به خون بچه م آلوده س
معصومیت روتو خودم کشتم
تنهام از وقتی که یادم هست
من خیلی وقته خالیه پشتم

تو خونه ای ک رنگ حسرت داش
مادر همیشه جاش خالی بود
جون دادن بابا تو اوج فقر
تصویر من از خردسالی بود

تنها شدم با اجتماعی که
خوبو بدش از هم طلب کارن
مردم همه زخمی تر از زخمن
به هر نگاهی سوظن دارن

دنبال هر کاری بگی رفتم
عرصه بهم هی تنگ تر می شد
بی پولی از دنیای من می رفت
هرچی لبام پررنگ تر می شد

هرجا که راهو اشتباه رفتم
دنیا برام از قبل بهتر شد
پاکیمو حل کردم تو قرص و دود
فریاد صاحبخونه کمتر شد

هرشب تو یک آغوش خوابیدم
هرشب یه مرد هرزه محرم شد
وقتی که شک کردم شاید بچه…
دنیا برام مثل جهنم شد

من مادریم که عزیزش رو…
من مادریم که تمامش رو…
من بچه مو کشتم به زور قرص
من مثل بانکی که سهامش رو…

کشتم که انگ مادری بدنام
آیندشو از هم نپاشونه
حرفا گاهی جاشون مث چاقو
تا عمر داری روت می مونه

این سرنوشت شوم هرجایی
تا کی میخواد همراه من باشه
من خودکشی کردن بلد نیستم
باید یه راه دیگه پیداشه

#معصومه_قریشی

 

پ.ن :

خوشحالم که آکادمی ترانه با مدیریت شایسته بانو ربانی داره در مسیر موفقیت با سرعت قدم بر میداره و خوش وقتم که بازهم اینجا و در کنار دوستان هستم…

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/111194کپی شد!
590
۴
۳