تو برگرد

یه روز رو به دریا شدی تا که چشمات
یه دنیا بهونه از این دل نچینه
منو غرق آشوب بی رحمی کردی
تا این دنیا دنیاس خیالت همینه … !

موهاتو که بافتم دادی دست باد و
تا خواستم بمونی کلاغه رسید و
کلاغی که رنگش عزای دلم شد
میلرزید دل من مثل رقص بید و

صدای نَفَسات تو گوش بهاره
یه پاییز گذشته … کلاغه ، کنارت
شاید رنگ موهات اونو میکشونه
به سرخی برگ و سر هر قرارت

هنوزم بعیده ، نه باور ندارم
گذشته ، گذشته ولی قلب من چی ؟
تو رفتی و شب هام ستاره نداره
پریشونه حالم ، میشه مال من شی ؟

تو برگرد که دریا میدُزده نگاتو
تو برگرد ، محاله که تنها بتونم
هنوزم چشامو به جاده میدوزم
ته دنیا اینجاس ، بمونی ، میمونم

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/108687کپی شد!
1188
۳
۴