زمونه نامرده وفا نداره

کم بیاری سنگ مزارت میشه

بندای کفشتو!؟ ولش کن نبند

تا خم بشی میاد سوارت میشه

زمونه بی رحمه بهش رو نده

نذار که شادی رو ازت بگیره

وقتی بهونه دست گریه میدی

یعنی برای خنده خیلی دیره

داری چیکار میکنی با زندگیت

به هر کسی گمان بد میزنی

به قاضی دلت رجو(ع)کن ببین

جرم کدوم گناه و  حد  میزنی

یه وقتایی به ساعتت نگا(ه)کن

زمان داره میره که بر نگرده

عقربه ها منتظرت نمیشن

حتی اگه قلب تو کوه درده

جوونی کن بخندو شاد وخوش باش

تا قبل از اینکه از توو دنیا بری

کی گفته باید توو مسیر مشکل

زیر لگدهای غم از پا بری؟

دیوونه ای!که بی گزند آفت

درخت آرمش و سم میزنی

انقده شاخه میشکنی که حتی

حال کلاغا رو به هم میزنی

یه عمره زندونی شدی توو خودت

بی اشتیاق از آدما گذشتی

همیشه حاضری واسه شکنجه

یه عمر آزگاره زیر هشتی

توو زندگی حد وسط نگه دار

زیاد وکم نذار که داغون بشی

نه انقدر خوب که بارت بشن

نه بد به حدی که پشیمون بشی