نگاهم مکن
نگاهم مکن بی قرارت میشم
میشم بی قرار وبهارت میشم
می بارم به دشت قشنگ دلت
می خونم به باغ و هزارت میشم
منو با خیالت پریشون مکن
دل عاشقم را پراز خون مکن
تو لیلی قیامت بپا کرده ای
بیا دشنه درقلب مجنون مکن
الهی چو آلاله پرپرنشی
اسیریه باد ستمگرنشی
بتابی چوماهی به شب های من
تو خورشید جانم مکدر نشی
 
				 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم