مصر رویت
(مصر رویت)
کاش اى نگار نازنین
آیى و بینى حال ما
گل بوته هاى یاد تو
زیبا کند احوال ما
جان میدمى در جان من
یاد تو قیل و قال ما
اشکم ز دیده مى رود
اى جمله ماه و سال ما
تو یوسف کنعانمى
اى مصرِ رویت مال ما
دل کنده ام از این جهان
اى قامت تو دال ما
در حسرت دیدار تو
غم شد به گردن شال ما
وه که چه شیرین مى شود
آیى اگر دنبال ما
آن روز روحم مى رود
نقشت شود گر خال ما
از هجر رویت نازنین
افسانه شد افعال ما
برگرد
چه بگویم زِ روانم بخدا خسته شدم درد افتاده به جانم بخدا خسته شدم به دلم نیست گدایی کنم از دولت خویش بده یک راه نشانم بخدا خسته شدم
به خود می گیرد!!
۳ دوبیتی…