حال من
حالِ عجیبی توو وجودم هست، میفهمی؟!
چن وقته که دنیام سیاس، چن وقته دلمُرده ام
این روزا واسه هر کی میخونم من از چشمات
میگه حسابی خُل شدم، میگه که افسرده ام
چن ماهه غمگینم … شبیهِ پاکتِ سیگار
عطرِ بدِ سیگار هم فهمیده دیوونه ام
غمگینمو توو کوچه ها اشکامو میبینن
حتی سگِ دهیار هم فهمیده دیوونم!
چشمایِ تو تف میشه تویِ صورتم، عشقم!
حالِ منو میدونِ آزادی نمی فهمه
افتادن از یه برجِ داغون و کثیف و زشت
حالِ منو نیروی امدادی نمی فهمه
حالم مثِ اون دکترِ دندون پزشکیه
که عاشقِ یه دخترِ اهلِ هنر باشه
مثِ یه سرهنگ نظامی که دوسالی هست
اسمِ پسر بچه اش توو راسِ لیستِ اوباشه
ترکم نکن، ترکم نکن ، بانوی خردادی
پاییز فصلِ رفتنه … حالا بهاره ها!
ترکم نکن تا مردم این شهر راضی شن
این بچه غیرِ عشقِ تو چیزی نداره ها
اینجا مترسک ها کلاغا رو نمی فهمن
واسه کلاغا عشق یه چیزِ عبث بوده
گفتی تهِ قصه قشنگه، غصه ها میرن
گفتی تهِ قصه میاد ، اما حالا زوده
حالم شبیهِ دختری گریون توو بارونه
شاکی از اینکه بی کسی یه عمر باهاشه
مثِ یه سرهنگ نظامی که دوسالی هست
اسمِ پسر بچه اش توو راسِ لیستِ اوباشه
#کامل_غلامی