تو رو دیدم

تو رو دیدم گمون کردم
همونی که تو رویامه
گمون کردم تو اون ماهی
که نورش نورِ شبهامه

خدا می دونه پای تو
غرورم سخت لرزیده
برای دیدنت هر شب
دلم با عشق خوابیده

تو رو دیدم گمون کردم
میشی تعبیر هر خوابم
گمون کردم تو فهمیدی
منم از جنسِ مهتابم

شبای بی ستارت رو
کنارم پر کنی هر شب
بگی بی من تو می میری
چشاتُ تَر کنی هر شب

دلم بی تاب ِ عشقِ تو
چه شبها که صبوری کرد
ولی می خوام بری جوری
دیگه بهت نگم برگرد

آخه از چشمم افتادی
مثِ(ل) اشکی که بی تابه
گمون کردم تو اون ماهی
که عشقش نورِ مهتابه

ولی بی حس و بی لبخند
برای عشقِ من هر شب
تموم شد عاشقی با تو
تموم شد حس ِ این پیوند

https://www.academytaraneh.com/101943کپی شد!
1157
۲۴
۲

درباره‌ی نرگس حفیظی

اصالتا لرستانی، ساکن اصفهان، فوق دیپلم گرافیک، لیسانس روابط عمومی و فوق لیسانس جامعه شناسی دانشگاه اصفهان، کارمند هستم و به دنبال خانواده ای شاعر و علاقه مند به هنر و ادبیات، آمده ام یاد بگیرم. عریان؛ مانده در برهوت خیره به آسمان به هیچ چیز و همه چیز می نگرم لابه لای ستاره های مدفون شده در چشمانت "نرگس"

  • betty سلام مهربانو ترانه زیبایی بود مانا باشید.
  • گروه نقد درود و خسته نباشید خدمت شما دوست عزیز. دیدگاه تیم نقد آکادمی ترانه در مورد اثر شما : تو رو دیدم گمون کردم همونی که تو رویامه گمون کردم تو اون ماهی که نورش نورِ شبهامه به عنوان بند آغازین زیاد تو جلب نظر مخاطب موفق نیست این بند...بخصوص مصراع اول که خیلی تعیین کننده ست به علت درگیری با کلیشه تو این امر ناکامه متاسفانه و همین عدم وجود اتفاق و یک نکته ی جذاب مخاطبو دلسرد میکنه... خدا می دونه پای تو غرورم سخت لرزیده برای دیدنت هر شب دلم با عشق خوابیده لرزیده و ترسیده یعنی در واقع لرز و ترس قافیه نیستن...ترجیحا بهتره تو کاری با این زبان به جای سخت از خیلی استفاده بشه...چون لغت سخت اگرچه خیلی ادبیه اما کار رو بالا نمیکشه و چه بسا ایراد دوگانگی زبان رو هم به کار وارد میکنه... باز هم تا اینجا اتفاق خاصی رو شاهد نیستیم و مولف ما رو غافلگیر نمیکنه...گرچه این انتظار میرفت تا برای نشوندن مخاطب پای کار لااقل بند دوم با یک ضریه ی خوب ارائه بشه تو رو دیدم گمون کردم میشی تعبیر هر خوابم گمون کردم تو فهمیدی منم از جنسِ مهتابم تعبیر هر خوابم...شاید واژه ی رویا مناسب تر بود...پایان بند خیلی مناسب نیست...از جنس مهتاب بودن و به نوعی شبیه به معشوق ترانه بودن که گمون شده ماه باشه میتونه خیلی زیبا نباشه...اون هم با این فاصله از بند یک که خودش بند قوی و به یاد موندنی ای نبود که حالا بخوایم با این مصراع باز بهش برگردیم شبای بی ستارت رو کنارم پر کنی هر شب بگی بی من تو می میری چشاتُ تَر کنی هر شب قافیه معیوبه...اما بند زیباییه...ستاره و اشک...شب بی ستاره رو با اشک پر کردن...اما تو مصراع سوم تو اضافیه دلم بی تاب ِ عشقِ تو چه شبها که صبوری کرد ولی می خوام بری جوری دیگه بهت نگم برگرد مصراع دوم فعل نیاز داره و نمیتونه بدون کمک یک فعل به مصراع دوم ملحق بشه.مصراع سوم هم یه که کم داره...مصراع پایانی هم وزنش اشکال داره آخه از چشمم افتادی مثِ(ل) اشکی که بی تابه گمون کردم تو اون ماهی که عشقش نورِ مهتابه باز برگشت به ماجرای ماه و مهتاب...اما بدون اینکه حرف تازه ای زده بشه...یا کاربرد غافلگیر کننده ای داشته باشه... ولی بی حس و بی لبخند برای عشقِ من هر شب تموم شد عاشقی با تو تموم شد حس ِ این پیوند مصراع دوم گنگه...قاعدتا مولف شب رو با پیوند قافیه در نظر نگرفتن اما این تغییر در ترتیب قوافی (لبخند و پیوند) اگر تعمدی باشه جواب نداده
  • محمد قاسمی (شاهد) سلام بانو. کار ساده و روونی بود و البته پر از احساس. البته بند فوقالعاده ای نداش. شاد باشید.
    • نرگس حفیظی درود بر آقای قاسمی. ممنون که هنوز به من سر می زنید و امضاتون پای ترانه هام هست. امیدوارم که رضایت شما در کارهای بعدی من جلب بشه. شاد باشید
  • پوریا بسیاز زیبا خانم حفیظی فضای کلی ترانه و جملات و عبارات فوق العاده بود کلا ترانه های شما برای من حالت یه رفرنس آموزشی داره و من هر وقت میام تو صفحتون و ترانه هاتونو میخونم چیزای زیادی یاد میگیرم موفق باشید
  • پوریا بسیاز زیبا خانم حفیظی فضای کلی ترانه و جملات و عبارات فوق العاده بود کلا ترانه های شما برای من حالت یه رقرنس آموزشی داره و من هر وقت میام تو صفحتون و ترانه هاتونو میخونم چیزای زیادی یاد میگیرم موفق باشید
  • حسین سمیری سلام خانوم حفیظی واقعا عالی بود لذت بردم و به دلم نشست تک تک مصرع ها رو دوس داشتم موفق باشین همیشه
  • مصطفی اعلایی درود خانم حفیظی گرامی.... ترانه ی روان و خوبی بود... نظرم رو قطعن در مورد خلاقیت می دونید و باز تکرار نمی کنم... نقد کامل دوستان رو خوندم و همچنین پاسخ های شما رو... به هر حال منتظر خوانش کارهای بهتری از شما هستم دوست خوبم... سبز باشید به مهر
    • نرگس حفیظی سلام و دورد بر شما. ممنون که لطف می کنید و پای ترانه هام هستید. بعضی از کارها رو اگه میزارم صرفا به خاطر محک زدن خودم توی کار هست. چشم سعی می کنم کارای متفاوت تری انجام بدم استاد. با آرزوی بهترین ها
  • مجید زبردست سلام.زیبا بود موفق باشید
  • علی اصغر شریفی کار فاقد یک نوع تغییر مسیر منطقی هست. از یک حس و حال و مدح معشوق، یکهو به سمت جدایی کار کشیده میشه. یک حلقه مفقوده این بین وجود دارد . شاید یک ترجیع بند منطقی و یا یک بند جهت تشریح و توضیح این جدایی در میانه روایت بهتر بود که باشد. احساس خوب ، اما احساسی که در میانه کار و رو به پایان ابهام ایجاد میکنه و لنگ میزنه. *موفق باشید*
  • حامد جاویدان سلام خانم حفیظی زیبا بود موفق باشید
  • محمدرضا ايراني سلام خانم حفيظي،ترانه خوبي بود ولي به نظرم شما در كارهاتون داريد به تكرار مي افتيد.از شما انتظار ترانه هايي با واژه هايي تازه تر داريم.پايدار باشيد.
  • نيما سكوت درود بانو ترانه خوبی ازتون خوندم چند تا نکته نظر شخصیم رو خدمتتون جسارتا عرض می کنم تو رو دیدم گمون کردم همونی که تو رویامه گمون کردم تو اون ماهی که نورش نورِ شبهامه از اسم ترانه من انتظار دارم مربوط به گذشته باشه یعنی شما روایت می کنید از زبان کسی که در گذشته کسی رو دیده و حالا اثرات اون دیدن رو روایت میکنه تو این بند بیت اول به این موضوع پرداخته شروع خوبی داری انتظار یک ترانه لطیف میره بیت دوم خیلی تکراریه ماه من میتونست با یه تصویر دیگه بند اول رو به یه بند قوی تبدیل کنه خدا می دونه پای تو غرورم سخت لرزیده برای دیدنت هر شب دلم با عشق خوابیده این بند جاش اینجا نبود بدون مقدمه رفتی سراغ احساست نسبت به اون فرد با بند قبل ارتباطی نداره زیاد باز هم بیت دوم تکرار تصاویر تکراری و لوث شده اس تو رو دیدم گمون کردم میشی تعبیر هر خوابم گمون کردم تو فهمیدی منم از جنسِ مهتابم این بند بند خوبی نبود باید بند قبل می اومد جاش اینجا نبود مصرع دوم جابه جایی ازکانش خیلی تو ذوق می زنه بیت اخر ارتباط مهتاب و خواب رو نفهمیدم اسیر قافیه شدی شبای بی ستارت رو کنارم پر کنی هر شب بگی بی من تو می میری چشاتُ تَر کنی هر شب ایراد قافیه اولین ایرتد این بند پُر و تَر قافیه نیستن ایم بند جالب نبود اگه میگفتی شبای بی ستاره ام رو کنارت پر کنم بهتر بود شما داری از این حرف می زنی که با دیدن معشوق گمون میکردی که ویژگی هایی داره و حالا نداره اما شما تو این بند از رو تکبر حرف می زنی به قول حافظ هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت دلم بی تاب ِ عشقِ تو چه شبها که صبوری کرد ولی می خوام بری جوری دیگه بهت نگم برگرد وزن مصرع اخرت ایراد داره ولی بند خوبی بود دوسش داشتم آخه از چشمم افتادی مثِ(ل) اشکی که بی تابه گمون کردم تو اون ماهی که عشقش نورِ مهتابه اشک بی تاب توصیف خوبی برای از چشم کسی افتادن نیست اشک بی تاب برای دلتنگیه اما منظور شما دلتنگی نیست بیت دوم خیلی بده قبلا از ماه و مهتاب استفاده کرده بودی اینجا هم استفاده کردی ولی خیلی بد تکرار تصویر سازی از یک چیز خاص به کارت ضربه می زنه ماهی که عشقش نور مهتابه ؟ ضعف تالیف داره مهتاب همون ماه دیگه مگه فرقی دارن ولی بی حس و بی لبخند برای عشقِ من هر شب تموم شد عاشقی با تو تموم شد حس ِ این پیوند ایراد قافیه داره البته حدس من اینه که بید جای مصرع اول و دوم عوض شده باشه بیت اول نیاز به فعل داره خیلی مبهمه این بند برای پایان بندی خیلی ضعیف بود ارتباط لبخند و حس و عشق رو نفهمیدم در کل ترانه تون اتفاق خاصی توش نبود روایت داستان خوب نبود موفق باشید
    • نرگس حفیظی درود بر شما آقای سکوت. چقدر خوشحالم که هنوز شما دوستان هستید که با نقدهای سازندتون به بچه ها کمک می کنید تا اشکالاتشون رو برطرف کنن. با قسمت هایی از نقدهاتون موافقم اما با قسمت هایی نه. به نظرم اگر این بند کامل حذف می شد شبای بی ستارت رو کنارم پر کنی هر شب بگی بی من تو می میری چشاتُ تَر کنی هر شب نقد شما هم به گونه ی دیگری رقم می خورد. همیشه باشید لطفا. ما به نقدهای شما نیاز داریم. سبز باشید به مهر.
  • حسن بذرگری(آیین) قشنگ بود - براتون آرزوی بهترین ها رو می کنم هزار و یک ترانه دفتر اول: یاد یار نام ترانه: تو را دیدم دلم گم شد با یا و الهام از ترانه / تورا دیدم/ اثر بانونرگس حفیظیی ** تو را دیدم دلم گم شد تو را یا فتم. دلم چون شد میون کوچه یه چشمت دلم در کوچه ات گم شد ** میون کوچه یه تنها میون جنگلی تنها دل تنهای من گم شد میون ه کوچه ها گم شد ** دلم با عشق تو گم شد دلم با چشم تو گم شد دلم در یاد تو چون شد دلم در عشق تو چون شد ** حسن بذرگری(آیین) توضیحات: سرایش95/1/14- بداهه – ناتمام- مشاعره- الهامی
  • حسن بذرگری(آیین) قشنگ بود - براتون آرزوی بهترین ها رو می کنم