مهمونی تیره

دلم واسه نگات میره
چقد این قصه دلگیره
نفس هام حبسه تو سینه
نگو که دست تقدیره
حواست سمت من باشه
تو این مهمونی تیره
چقد خسته و رنجورم
دلم از همه چی سیره
من هرچی که بلد بودم
واسه عشق تو رو کردم
ولی از بی وفایی هات
حالا با غصه خو کردم
حریف گریه هات میشم
تو از اقرار می ترسی
همش از من گریزونی
تو از تکرار میترسی

https://www.academytaraneh.com/101939کپی شد!
1027
۱۰

  • گروه نقد درود و خسته نباشید. دیدگاه تیم نقد در مورد اثر شما : ترانه تون نشون میده تا حد نسبی با وزن و قافیه آشنایی مناسبی دارین پس باید به سمت دو مورد برید.اصلاحات و افزایش قدرتتون در تکمیل وزن و قافیه... و نگاه متفاوت به ترانه و فضاسازی و فحوا.ترانتون از لحاظ تم تصاویر و وزن انتخابی قابلیت اجرا رو به خوبی داره. اما نکات بند به بند: بند اول: با اینکه قوافی در مصرع های زوج درست رعایت شده اما اوردن قوافی سماعی در دو مصرع فرد و عدم تکرارش به صورت تکنیک در اثر ضعف بند هست. فحوای بند به شدت کلیشه است بدون هیچ حرف و ضربه تازه و نگاه متفاوتی. کلمه(که) در مصرع اخر حشو هست. بند دوم: کودوم مهمونی؟؟چرا تیره!؟ عدم پرداخت مناسب و زمینه سازی. وزن مصرع سوم دچاره ایراده پیشنهاد (چقد خسته،چه رنجورم) وزن مصرع اخر با مشدد خواندن (همه) درست میشه که اشتباهه. بند سوم: حالا با غصه خو (میکنم) زمان فعل ایراد داره... (که) در مصرع اول حشوه بند چهارم: تم بند متفاوت و بهتر از کل بندها بود.قافیه ها بکر و تصویر سازی هم به نسبت خوب.اما عدم ارتباط معنایی بیت اول و دوم ضعف بود.بیت دوم تنها خوب بود.مصرع دوم بیت اول تنها خوب بود اما مصرع اول ارتباط خوبی باهاش نداشت. در مجموع شما با کمی تمرین و مطالعه خلق تصاویر قابلیت سرودن ترانه های به مراتب بهتر رو دارین. به امید پیشرفت روزافزونتون
    • سحر رنجبر سلام باتشکر از نقد بسیار خوبتون حتما از این نکات استفاده خواهم کرد. اگر میشه ترانه جدیدم رو هم نقد بفرمایید چ بی هوا دنیا بد شد
  • عیسی کریمی کدخدائی با سلام. شعر خیلی خوبی بود. کوتاه و جالب. فقط به عقیده بنده یکی دو جا از شعرتون اگه اندکی موضوع بسط داده بشه قشنگتر میشه. مثل اون قسمتی که آقای سمیری اشاره کردن. موفق باشید.
  • حسین سمیری سلام کار خوبی بود موفق باشین تو این مهمونی تیره این مهمونیه تیره به نظرم کلمه گنگیه و کمی اشاره کنین بهش تو شعرتون
  • نيما سكوت درود بانو ترانه کوتاه و خوبی بود دلم واسه نگات میره چقد این قصه دلگیره نفس هام حبسه تو سینه نگو که دست تقدیره مصرع اول جالب نیست نمیدونم دل برای نگاه رفتن منظورتون رو نفهمیدم ابهام داره بیت دوم خیلی خوبه برای بند اغازین ترانه ولی ارتباط معنایی با بیت اول نداره بیت اول می تونست خیلی بهتر باشه حواست سمت من باشه تو این مهمونی تیره چقد خسته و رنجورم دلم از همه چی سیره خیلی بند خوبیه ولی این مهمونی اشاره به کدوم مهمونی داره نیاز داشت یه بند قبلش می اومد و توضیحی در مورد مهمونی میداد تو بند قبل از قصه صحبت شده این بند از مهمونی ارتباطی ندیدم بینشون من هرچی که بلد بودم واسه عشق تو رو کردم ولی از بی وفایی هات حالا با غصه خو کردم این بند هم خوب بود دوست داشتم به جز اینکه خو کردن خیلی جالب نبود به نظرم اسیر قافیه شده عامیانه نیست خیلی از همه مهمتر اینکه این بند هم ارتباط معنایی با کارت نداره مهمونی تموم شد و روایت شما ناقص موند حریف گریه هات میشم تو از اقرار می ترسی همش از من گریزونی تو از تکرار میترسی بند قبل برای پایان بندی بهتر بود اینجا باز نیاز به یه بند در بعدش هست ولی بند خیلی خوبی بود در کل ترانه شما بند به بندش زیبا بود اما در کنار هم هیچ روایتی نداشت یعنی از اغاز تا پایان یه جور اشفتگی تو کار هست و هارمونی در کلیت بندها وجد نداره موفق باشید
  • حسن بذرگری(آیین) قشنگ بود و اهام بخش ولی به نظرم یکم ایراد خوانشی و تجانس معنایی دارد- تقدیم به شما دلم واسه یه نگاه تو تنگه دلم از این همه دل تنگی تنگه دلم برای یک نگاه تو می میره آخر چرا نگاه تو این قدر دل سنگ ه