وقتی میرسی به بن بست
تو هجوم شب گرفتار
شدم وچشام به ماهه
ولی روو صورت ماه هم
چند تا لکه ی سیاهه
دلم از همه گرفته
هیچکی باورم نداره
هرکی هرجوری بتونه
پا رو احساسم میذاره
میگن عاشقی دروغه
تمومش هوای نفسه
نمیدونن منه بی تو
مرغ عشقی توی حبسه
نمیدونن که نفسهام
توو هوای تو روونه
تو رو از من که بگیرن
چیزی از من نمیمونه
گره کار منو تو
شده درگیر بهونه
قفل این درو نمیشه
داد به دستای زمونه
وقتی مرهمی نداری
واسه دردای درونت
برای گفتن رازت
وقتی قاصره زبونت
باید از همه گذشت و
چشماتو روو سایه ها بست
راهتو میشه عوض کرد
وقتی میرسی به بن بست