تو اینحایی … ممنونم!
عجب خیالِ موهومی
تو دستات روی موهامه
هنوز خوابم یا بیدارم
چشاته که تو چشمامه؟
دارم دیوونه میشم یا
تو برگشتی و اینجایی
داری چشمامو میبوسی
عجب رویای زیبایی
نمیفهمم توی خوابم
یا این تعبیرِ رویامه
دلم درگیرِ آشوبه
ولی دستات تو دستامه
لباتو باز کن از هم
بگو بیدارِ بیدارم
میترسم دور شی از من
که پلک رو هم نمیذارم
بگیر محکم تو آغوشت
منو که غرقِ تشویشم
با این لبخندِ مرموزت
دارم دیوونه تر میشم
چه بی رحمانه بی حرفی
با این حالی که من دارم
تو این خاموشی از تردید
تو میخندی … می بارم
اگه تو هستی،اینجایی
چرا من باز دلتنگم
چرا با حسِّ دلتنگی
دارم بی وقفه میجنگم
تو اشکامو میگیری از
مسیرِ داغ رو گونم
لبات میشینه رو لبهام
و میگی از تو ممنونم
و من با گریه میخندم
به تعبیرِ خیالاتم
منو محکم بغل کردی
و من مبهوته کاراتم