زنانگی
دارم حسادت میکنم حتی به چشم آیِنه
ببین چگونه آینه مبهوت با تو بودنه
تو ذهن این آینه ها حک میشه این زنانگی
باید از این تصویر ناب چیزی به آینه هم نگی
دگمه به دگمه شعر شد هر راز پیراهن تو
دق کرد پشت پنجره ماه از طلوع تن تو
نفس نفس تو گوش من الهام هر ترانه ای
واسه تحمل زمان زیباترین بهانه ای
رو تن دیوار سکوت آبی ترین روزنه ای
حتی واسه خورشید و برف قصه عاشقانه ای
به واژه که نگاه کنی ترانه می شکفه بجاش
رو زخم این صدای من مرهم اسمت رو بپاش
خدای خوب خانگی همیشه مومنم به تو
حتی واسه یه ثانیه از معبدم بیرون نرو
 
				 شبنم باقری	
			
			پسندیدم لایک ۴
شبنم باقری	
			
			پسندیدم لایک ۴		
	
	 محمد حاجي نتاج	
			
			پسنديدم  كارت خيلي دلنشين بود  به واژه که نگاه کنی ترانه می شکفه بجاش  رو زخم این صدای من مرهم اسمت رو بپاش فوق العاده عالي بود  @};-  @};-
محمد حاجي نتاج	
			
			پسنديدم  كارت خيلي دلنشين بود  به واژه که نگاه کنی ترانه می شکفه بجاش  رو زخم این صدای من مرهم اسمت رو بپاش فوق العاده عالي بود  @};-  @};-		
	
	 علی ادریس زاده	
			
			درود محمد جواد عزیز.ممنون از احساس سرشارت. =D>  شاد باشی @};-
علی ادریس زاده	
			
			درود محمد جواد عزیز.ممنون از احساس سرشارت. =D>  شاد باشی @};-		
	
	 محسن یاران	
			
			ترانه خیلی خوبیه. @};-  @};-  @};-  بعضی قسمتاشو خیلی دوس داشتم دق کرد پشت پنجره ماه از طلوع تن تو =D>  =D>  =D>  واسه تحمل زمان زیباترین بهانه ای =D>  =D>  =D>  رو تن دیوار سکوت آبی ترین روزنه ای =D>  =D>  =D>  اما... با این جمله ها ارتباط برقرار نکردم باید از این تصویر ناب چیزی به آینه هم نگی(چطور میشه آینه از تصویری که تو خودش نقش بسته بی خبر باشه؟) حتی واسه خورشید و برف قصه عاشقانه ای(وقتی واژه "حتی" میاد یه حالت تضاد یا یه چیز بعید باید اتفاق بیفته ولی من تضادی بین خورشید و برف و قصه عاشقانه نمیبینم)
محسن یاران	
			
			ترانه خیلی خوبیه. @};-  @};-  @};-  بعضی قسمتاشو خیلی دوس داشتم دق کرد پشت پنجره ماه از طلوع تن تو =D>  =D>  =D>  واسه تحمل زمان زیباترین بهانه ای =D>  =D>  =D>  رو تن دیوار سکوت آبی ترین روزنه ای =D>  =D>  =D>  اما... با این جمله ها ارتباط برقرار نکردم باید از این تصویر ناب چیزی به آینه هم نگی(چطور میشه آینه از تصویری که تو خودش نقش بسته بی خبر باشه؟) حتی واسه خورشید و برف قصه عاشقانه ای(وقتی واژه "حتی" میاد یه حالت تضاد یا یه چیز بعید باید اتفاق بیفته ولی من تضادی بین خورشید و برف و قصه عاشقانه نمیبینم)		
	
	 حمید محمدی	
			
			سلام،موفق باشی دوست من لایک @};-  @};-  @};-  @};-
حمید محمدی	
			
			سلام،موفق باشی دوست من لایک @};-  @};-  @};-  @};-		
	
	 نيما سكوت	
			
			دگمه به دگمه شعر شد هر راز پیراهن تو دق کرد پشت پنجره ماه از طلوع تن تو نفس نفس تو گوش من الهام هر ترانه ای واسه تحمل زمان زیباترین بهانه ای جناب ربیعی عزیز خیلی عالی اقا لذت بردم لایک رفیق @};-  @};-
نيما سكوت	
			
			دگمه به دگمه شعر شد هر راز پیراهن تو دق کرد پشت پنجره ماه از طلوع تن تو نفس نفس تو گوش من الهام هر ترانه ای واسه تحمل زمان زیباترین بهانه ای جناب ربیعی عزیز خیلی عالی اقا لذت بردم لایک رفیق @};-  @};-		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم