*آویز پوشالــــی*
چقد احساس من خوبه
توو این بارونِ بی وقفه
همین خوبه که اینجاییم
توو این خونه که بی سقفه
فرار من از اون زندون
شروع تازه ایس با تو
از این لحظه که آزادم
نمیدم به کسی جاتو
اگه فرصــــــت بده بارون
واست از عشق میخونم
از اون شعرا که حک کردم
رو دیــــوارای زنـــــــــدونم
همه گفتن زبــــون بازی
منو خامِ خـــــودت کردی
چشامو رو همه بستـــم
میخوام ثابت کنــم مردی
تا گفتی ساکمو بستم
زدم بیرون از اون خونه
کمک کردی بیام بیرون
از اون احساس ویرونه
**************
**************
یه روز ســـــــرد پاییــزه
منم تنـــــها و توو خالی
دارم فک میکنم از کِـــی
شدم آویز پوشــــــــالی
همه سهمم از اون احساس
همین چن خط رو کاغذ بود؟
شدم آواره یِ شـــــــهرم
همه چیزم شده نــــــابود
مرداد ۹۳