همچاره ی من

وقتی که دلت طوفانی شده
فریاد تُو صدات قربانی شده

داره می رسه جُونِت به لَبِت
نَقشِت رُل ِیک زندانی شده

دستاتُ بِده به دستِ منو اون
تَردیدُ بِکُش قربانی نَمون

ابری شو بِبار
از این دل ِخون

با نعره ی رعد
با برق ِ جنون

تن داده ی هر غُصّه من و تو
روز از نو و باز یک قصُه ی نو

همپای منی ای پاره ی تن
فریادِ منی ، فریاد بِزَن

از برقِ نگاه از نعره ی خشم
سیلی به شبِ بیدادبزن

https://www.academytaraneh.com/118113کپی شد!
27

مطالب پیشنهادی