زن،،،، مرموزترین، واقعی ترین و شیرین ترین شعبده ی دنیاست #آدم_برفی ☃️

مـینـآ

شاید کوتاه امّا ماندگار تا ابد ♥️

 

شنیدم پرنده که بُغ میکنه
صداشو فقط آشیونش شنید
زمانش رو با شاخه پُر میکنه
مداوم از این روی اون می پرید

خیالش کلافه تر از لونشه
دلش مثل بالش شکس، پرپره
چقد شکل همدیگه فِک می کنیم
که آزادی از این قفس بدتره

بهای بهآنه ش ، نه این آب و دون
شده پرزدن توی خون، نیمه جون
کسی عاشق لاشه ی ما نشد
بُلن شو پرنده، دوباره بخون

بُلن شو از این عشق ی سهمی ببر
بخند و از این باغ ی سیبی بچین
تو تصویر پر اضطراب منی
صدامو ی کم دس به دست کنن همین

طُ توو فکر کوچی، من از کوچه ها
من از شکل بارون که رو گونمه
تو شاید بتونی فرآموش کنی
ولی اسم طُ تا ابد خونمه

                                            #وحید_نوری_تفت ☃️

از این نویسنده بیشتر بخوانید:

https://www.academytaraneh.com/116109کپی شد!
523
۸
۱
۳

  • Sanazmalekivassegh سلام..... چقدر شکل همدیگه فکر می‌کنیم، که آزادی از این قفس بدتره........ شاید یه گمان تلخ باشه..... شاید ترس از روزهای بدتر...... ولی خیلی هامون همون پرنده کوچکی هستیم که از روی ترس تن به آزادی نمیدیم و تو قفس زندگی هایی اسیریم که حقمون نیست...... و چقدر تلخه این مرگ هر روزه...... بدرخشید و پیروز باشید
    • vahidnouritaft درود به شما☃️ چه نگاه عمیق تری ??? ی متن تو همین رابطه برای ی پست کپشن گذاشتم و کمتر از ی هفته، نزدیک به ۷۵۰ نفر تاییدش کردن و همین قدر برام تلخ بود? ممنونم که وقت صرف کردین??
  • سپيده رحمت خواه درود فراوان... بى اغراق يكى از دوست داشتنى ترين ترانه هايى بود كه اخيرا خوندم??
  • حامد تقی خواه سلام ، مدام از این روی اون میپره یه کوتاه کم داره میشد بشه مدام از رو این روی اون مبپره که خب یکم ? ... من باب اکادمیک بودن فضا میگم " رو این " تر تقطیع میشه رُ ای //// بگذریم ، در ادامه بلن شو ازبن عشق ی سهمی ببر و همچنین مصرع بعد: ی سیبی بچین در هردو " ی " باید حذف شه ، صداتو یکم دش به دست کنن هم بشه دس به دس کن /// ازون فراموش میگذرم چون میشه در اجرا درستش کرد ، این از بحث فنی .../// زمانش رو با شاخه پر میکنه رو میشد انتخاب مربوط تری پیدا کرد ، خیالش کلافه تر از لونشه میتونست مثلا بشه شلخته تر جون کلافگی با لونه زیاد جور در نمیاد ، از یه طرف میگی ازادی از قفس بدتره باز میگی فکر کوچی ، یه شعری شل سیلور استاین داره ک ترجمشو میزارم بیشتر دوس داشتم تهش به یه همچین دیدی برسی /// وقتی که همه پرنده ها برای زمستون// به سوی جنوب کوچ می‌کنن،// یه پرنده‌ی عجیب و غریب راهشو کج کرده به سمت شمال// و در حالی که به خودش می‌لرزه// توی سرما به سمت شمال پرواز می‌کنه.// و می‌گه: اینطوری نیس که من،// یخ و سرما و زمین پر از برف رو دوست داشته باشم.// به خاطر این به شمال می‌رم،// که بعضی وقتا دوست دارم تنها پرنده ی شهر باشم.//
    • vahidnouritaft ☃️ سلام سلام سلام رفیقِ جان ☃️ مدام نیست...... مداوم? (ی) رو حدس میزدم اصافی باشه ولی باز فکر کرد بسه ی جوری به خورد ترانه دادش? دس ب دس کنن....غلط تایپی بوده? شلختگی که به ذهنم نرسیده بود ولی کلافگی رو بابت تشابه فکر کلافه و لونه یی که شبیه به یک کلاف هست ب کار برد? بد بودن آزادی رو با نگاه آینده نگری و یاس فعلی نسبت بهش ب کار بردم و پیشنهاد کوچ رو به عنوان تلاش دوباره و امید به زندگی? و در نهایت هم ممنون از وقتی که صرف کردین و توصیه های خوبت♥️ و هم بابت ایده خوبی که با ترجمه ی اون شعر فرستادین، خیلی قشنگ بود ? ممنونم
  • رسول آدینه سلام جناب نوری عزیز با اجازه من یه قسمت و که خیلی دوست داشتم بولد میکنم محض بیان نظرم بعد خوندن کارتون بُلن شو از این عشق ی سهمی ببر بخند و از این باغ ی سیبی بچین تو تصویر پر اضطراب منی صدامو ی کم دس به دست کنن همین... چینش واژه ها تو این بند خیلی دلنشین بود قلمت نویسا برادر
    • vahidnouritaft سلام رسول جانِ گرامی از شما خیلی خیلی ممنونم که اینقدر صمیمی و گرم نوشته من رو حمایت کردید♥️?☃️ به قول تلویزیونی ها جا داره تا از پرنده ایی که اونروز با حرکاتش رو شاخه ی درخت حیاط این ایده رو بهم داده هم یادی بکنم? خوشحالم که گوشه ایی از این کار، نگاهتون رو به خودش جلب کرده??