سفر
چقدر بهت مهلت بهم؟ چند بار دیگه بشکنم!
چطورباید ثابت کنم که از همه عاشق ترم؟!
با چند خیابون قانعی، تا زیر بارون تربشم؟
من دارم اینجا خودمو بخاطر تو می کُشم
از آسمون حرفی نزن ،خدا برات یه واژه بود
مثل همون قصه ی تلخ میون گنبد کبود
قسم به موندنت نخور، منتظر یه رفتنی
سفر توو تقدیر توئه ، نگو تا آخر بامنی
من خیلی وقته خودمو مقابلت گذاشتم
از خاطم بُردی همه چیزی که لازم داشتم