چشاتو ببند…
چشاتو ببند و بهم فک نکن
یکم بگذره حالتم بهتره
ازین جادّه خاکی که ردشی گلم
اتوبان تو رو با خودش می بره
چشاتو ببند و بهم فک نکن
به من که واسه تو زیادی کمم
جهان تو جایی واسه من نداشت
باید جابذاری منو با غمم
جهان من انقدر پر درده که
واسه آرزوهای تو جا کمه
دیگه بیشتر از این نمون با دلی
که ویرون ترین نقطه ی عالمه
شاید بعدِ تو زنده باشم ولی
واسم معنیِ زندگی درده درد
من از جونمم واسه تو میگذرم
نگو واسه عشقش تلاشی نکرد
واسه اینکه خوشبخت شی حاضرم
بدم هرچی که توی دنیام هست
ولی غیر ازین دل، دل لعنتی
چی دارم من از دار دنیای پست
من از جونمم واسه تو میگذرم
ولی واسه شادیت جونم کمه
بیا رد شو از زیر قران و بعد
برو، پشت من به غمت محکمه
” ساحل صالحی”