بن بست
من اینجا توو شب ِ چشمات اسیرم،
سراغتو بگو از کی بگیرم؟
نمیشه از مسیر ِ عشق، برگشت
اگه حتی توو راه ِ شب بمیرم
************
اگه حتی بدون ِ دستای تو،
به اجبار ِ شکستن، تن بدم باز
اگه حتی توو یادتم نباشم
اگه یادم بره دوباره پرواز
************
بازم پر می کشم با بال ِ خسته
به سمت ِ تو که آغوشش رو بسته
دو زانوشو گره کرده به سینه ش
هنوز، منتظر ِ قسمت نشسته
************
تموم ِ جاده رو یکراست میرم
اگه حتی تهش بن بست باشه
میرم تا انتهای مرز ِ فردا
شاید چشم ِ تو به تقدیر، وا شـه!!
سحر زمردی
 
				 اشکان آقایی	
			
			سلام عرض ادب خدمت خانم زمردی قبل از هر چیزی تبریک میگم به خاطر این ترانه لطیف و با احساسی که سرودین فقط حس کردم که در بند سوم ترانه چون مستقیما خود شخص رو خطاب قرار دادین در ادامه هم اینجوری پیش میرفتین بهتر بود شما میگید : به سمت ((تو)) که آغوشش رو بسته این از لحاظ دستوری و مفهومی به نظرم صحیح نیست چون شما با تو طرف رو مستقیم خطاب میکنید و بعد میگید که آغوشش رو بسته این حس ایجاد میشه که دارید از یه سوم شخص صحبت میکنید خیلی ساده میتونستید مستقیم خطاب کنید: بازم پر میکشم با بال خسته//به سمت تو که آغوشت رو بستی//دو زانوتو گره کردی به سینت//هنوز منتظر قسمت نشستی ببخشید اگه پرحرفی کردم در کل ترانه خوبی بود موفق و موید باشید.
اشکان آقایی	
			
			سلام عرض ادب خدمت خانم زمردی قبل از هر چیزی تبریک میگم به خاطر این ترانه لطیف و با احساسی که سرودین فقط حس کردم که در بند سوم ترانه چون مستقیما خود شخص رو خطاب قرار دادین در ادامه هم اینجوری پیش میرفتین بهتر بود شما میگید : به سمت ((تو)) که آغوشش رو بسته این از لحاظ دستوری و مفهومی به نظرم صحیح نیست چون شما با تو طرف رو مستقیم خطاب میکنید و بعد میگید که آغوشش رو بسته این حس ایجاد میشه که دارید از یه سوم شخص صحبت میکنید خیلی ساده میتونستید مستقیم خطاب کنید: بازم پر میکشم با بال خسته//به سمت تو که آغوشت رو بستی//دو زانوتو گره کردی به سینت//هنوز منتظر قسمت نشستی ببخشید اگه پرحرفی کردم در کل ترانه خوبی بود موفق و موید باشید.		
	
	 سحر زمردی	
			
			درود بر شما دوست خوبم سپاسگزارم از نظرتون
سحر زمردی	
			
			درود بر شما دوست خوبم سپاسگزارم از نظرتون		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم