بارون پاییزی
عجب بارون دلگیری
میاد تووی خیابونا
با یاد و خاطراتِ تو
میرم من زیرِ بارونا
چشام و گونه هام خیسه
ولی هیشکی نمی فهمه
چقد بارونه پاییزی
غم انگیزه و بی رحمه
میرم هرجایی که بودیم
یه روزی باهم اون روزا
اصن حسی ندارم من
به این سرما و این سوزا
داره بارون شدید میشه
کسی تووی خیابون نیس
تو هم بیرون نیا عشقم
کسی جز من توو بارون نیس
نیا هرجایی که بودیم
نیا تو خاطراتت هس
میگن باید مجازات شی
نیا وقته قصاصت هس
با هر زجه و هر ناله
داره بارون شدید میشه
من انقد داد زدم گمشو
که فکرت ناپدید میشه
ببخش واسه ی این حرفم
مثه بارون غم انگیزی
کسی چیزی نمی فهمه
ازین بُغضای پاییزی
………………………
B.S
 
				 mostafa golmohammadi	
			
			سلام بهزاد جان.. گفتنی هارو خانم غلامی گفتن.. زیبا بود... موفق باشی
mostafa golmohammadi	
			
			سلام بهزاد جان.. گفتنی هارو خانم غلامی گفتن.. زیبا بود... موفق باشی		
	
	 وحیدی(سورمه)	
			
			سلام آقای صنعتی ترانه تونو خوندم احساسی که در ترانه تون بود واقعا زیبا بود ولی احساس می کنم با ویرایش و باز نگری مجدد ترانه ی بسیار زیبایی بشه از درونش در اورد واقعا تلاشتون برای نوشتن ترانه قابل ستایشه من که در جا زدم و انگار ذهنم خالیه خالی شده تو نوشتن ترانه
وحیدی(سورمه)	
			
			سلام آقای صنعتی ترانه تونو خوندم احساسی که در ترانه تون بود واقعا زیبا بود ولی احساس می کنم با ویرایش و باز نگری مجدد ترانه ی بسیار زیبایی بشه از درونش در اورد واقعا تلاشتون برای نوشتن ترانه قابل ستایشه من که در جا زدم و انگار ذهنم خالیه خالی شده تو نوشتن ترانه		
	
	 مهیا غلامی	
			
			با عرض سلام / ترانه خوبی ازتون خوندم جناب صنعتی عزیز و گرامی ، اما به رسم همیشگی چند نکته رو لازم دونستم خدمتتون عرض کنم ...... شروع کار شروع نسبتا خوبی بود ولی در مصراع اخر بند اولتون حشو باعث شده این بند زیباییشو از دست بده ، من حشوه و ضمیر فاعلی م در میرم جایگزین من هستش ، غم انگیزه و بی رحمه ، این ترانس باید غم انگیز و بی رحمه می گفتی که به اجبار وزن نشده و تن دادی به دوگانگی زبانی که و ( va) تلفظ میشه / بند بعدی مصراع دوم ( یه روزی با هم اون روزا ) رو دقیقا نفهمیدم یعنی چی ، یه روزی / اون روزا  ، باید یکیش تو جمله باشه و دومیش حشو زایده / بند داره بارون شدید میشه احساسی ترین بند این ترانس ، قشنگ بود من خوشم اومد ، بند بعدی ( نیا هر جایی ...) نامفهومه ، با هر ضجه / من انقد داد زدم گمشو که فکرت ناپدید میشه هم فکر خوبی شاید پشتش بوده ولی اصلا پرداخت خوبی نشده __________   یک نظر کلی درباره ترانه های شما بگم ، اونم اینه که به سادگی از روی کارهاتون میگذرید ، روی کاراتون وقت بیشتری بذارید فکر بیشتری بذارید هرتصویری که استفاده می کنید با فکر و حساب شده باشه تا یه تصویر عمیق و پرمحتوا به من مخاطب منتقل بشه / تصاویر تازه و بکر / از حشوها کمی خودداری کنید حشوهای وزن و قافیه پر کن / از ضعف تالیف های ناچاری خودداری کنید / احساس که تو همه کارهاتون هست و این نقطه قوت کارتون هستش و کنار این احساس لطیف از تعابیر و تصاویر شاعرانه و شگرف هم استفاده بفرمایید . براتون آرزوی موفقیت و درخشش دارم ، سربلند باشید...
مهیا غلامی	
			
			با عرض سلام / ترانه خوبی ازتون خوندم جناب صنعتی عزیز و گرامی ، اما به رسم همیشگی چند نکته رو لازم دونستم خدمتتون عرض کنم ...... شروع کار شروع نسبتا خوبی بود ولی در مصراع اخر بند اولتون حشو باعث شده این بند زیباییشو از دست بده ، من حشوه و ضمیر فاعلی م در میرم جایگزین من هستش ، غم انگیزه و بی رحمه ، این ترانس باید غم انگیز و بی رحمه می گفتی که به اجبار وزن نشده و تن دادی به دوگانگی زبانی که و ( va) تلفظ میشه / بند بعدی مصراع دوم ( یه روزی با هم اون روزا ) رو دقیقا نفهمیدم یعنی چی ، یه روزی / اون روزا  ، باید یکیش تو جمله باشه و دومیش حشو زایده / بند داره بارون شدید میشه احساسی ترین بند این ترانس ، قشنگ بود من خوشم اومد ، بند بعدی ( نیا هر جایی ...) نامفهومه ، با هر ضجه / من انقد داد زدم گمشو که فکرت ناپدید میشه هم فکر خوبی شاید پشتش بوده ولی اصلا پرداخت خوبی نشده __________   یک نظر کلی درباره ترانه های شما بگم ، اونم اینه که به سادگی از روی کارهاتون میگذرید ، روی کاراتون وقت بیشتری بذارید فکر بیشتری بذارید هرتصویری که استفاده می کنید با فکر و حساب شده باشه تا یه تصویر عمیق و پرمحتوا به من مخاطب منتقل بشه / تصاویر تازه و بکر / از حشوها کمی خودداری کنید حشوهای وزن و قافیه پر کن / از ضعف تالیف های ناچاری خودداری کنید / احساس که تو همه کارهاتون هست و این نقطه قوت کارتون هستش و کنار این احساس لطیف از تعابیر و تصاویر شاعرانه و شگرف هم استفاده بفرمایید . براتون آرزوی موفقیت و درخشش دارم ، سربلند باشید...		
	
	 کامبیز جمشیدی	
			
			سلام جناب صنعتی عزیز خسته نباشید . موضوعتون زیبا بود ولی خیلی خیلی زیباتر از این می تونستید بهش بپردازید . اگه بخوام مصرع به مصرع بیان کنم خیلی طولانی میشه ولی حتماً ویرایشش کنید و توی انتخاب واژه ها بیشتر به خودتون سخت بگیرید . شما حستون خوبه و موضوعات قشنگی رو انتخاب می کنید ولی توی سرودن ترانه احساس می کنم خیلی با واژه ها کلنجار نمی رید که بهترین کلمات رو و با بهترین چینش انتخاب کنید و به نظرم اگه یه کم جدی تر کاراتونو ویرایش کنید می تونیم کارای بسیار زیبایی رو ازتون بخونیم . براتون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم . فقط یه نکته رو فراموش کردم بگم ؛ می رم من زیر بارونا .... اگر منظورتون همه ی بارون هایی که می باره باشه درسته ولی اگر اینجا منظورتون این بارونه که می باره و شما رفتید زیرش از لحاظ معنایی گفتن بارونا اشتباهه و اون الف فقط برای درست شدن قافیه به آخر بارون اضافه شده که معنی جمله رو عوض می کنه
کامبیز جمشیدی	
			
			سلام جناب صنعتی عزیز خسته نباشید . موضوعتون زیبا بود ولی خیلی خیلی زیباتر از این می تونستید بهش بپردازید . اگه بخوام مصرع به مصرع بیان کنم خیلی طولانی میشه ولی حتماً ویرایشش کنید و توی انتخاب واژه ها بیشتر به خودتون سخت بگیرید . شما حستون خوبه و موضوعات قشنگی رو انتخاب می کنید ولی توی سرودن ترانه احساس می کنم خیلی با واژه ها کلنجار نمی رید که بهترین کلمات رو و با بهترین چینش انتخاب کنید و به نظرم اگه یه کم جدی تر کاراتونو ویرایش کنید می تونیم کارای بسیار زیبایی رو ازتون بخونیم . براتون آرزوی موفقیت و سربلندی دارم . فقط یه نکته رو فراموش کردم بگم ؛ می رم من زیر بارونا .... اگر منظورتون همه ی بارون هایی که می باره باشه درسته ولی اگر اینجا منظورتون این بارونه که می باره و شما رفتید زیرش از لحاظ معنایی گفتن بارونا اشتباهه و اون الف فقط برای درست شدن قافیه به آخر بارون اضافه شده که معنی جمله رو عوض می کنه		
	
	 مصطفی اعلایی	
			
			بهزاد عزیز... ترانه خوب و با احساسی بود ولی خیلی با واژه ی بارون کار کردی (هفت مرتبه)... و این کمی از اصالت کار کم می کنه... موفق باشید دوست عزیز
مصطفی اعلایی	
			
			بهزاد عزیز... ترانه خوب و با احساسی بود ولی خیلی با واژه ی بارون کار کردی (هفت مرتبه)... و این کمی از اصالت کار کم می کنه... موفق باشید دوست عزیز		
	
	 مسعود حسنی	
			
			بیست
مسعود حسنی	
			
			بیست		
	
	 پنجاه درجه
پنجاه درجه قصه ی باغ
قصه ی باغ بی خیالت شدم
بی خیالت شدم